3 Stars

شیشه و سنگ

ارسال شده در تاریخ : 20 خرداد 1400 | شماره ثبت : H9416961

سنگی ز روی تکبر به شیشه گفت
آیا تو هیچ دمی کرده ای درنگ
روزی اگر به تنت ضربه ای زنم
طعمِ حیات به کامت شود شرنگ؟
رنجید شیشه و گفتا چنین مباد
پرهیز کن ز کلامی چُنان خدنگ
با مهر باش و فروتن بسی ، اگر
حتّی به پهنۀ دریا شدی نهنگ
خوانی رَجَز که بترسانی ام ولی
بنگر به آخرِ این جنگ و آذرنگ
ما هردو حاصل یک اصل و گوهریم
امّا به نام و نشانی هزار رنگ
این جام را که تو تهدید می کنی
جانش عجین شده در حیاتِ سنگ
با هَدمِ شیشه تو خود می شوی فنا
ای خود ستایِ مریضِ سگال تنگ
باید تو خُرد شوی تا چُنان منی
در کُنجِ کارگهی آیدش به چنگ
پس بی گمان بشکستی اگر مرا
خود بشکنی، نشوی کامیابِ جنگ

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 99 نفر 120 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /03/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (22 /03/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /03/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • امیر عاجلو   21 خرداد 1400 22:43

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا