3 Stars

سنگستان من

ارسال شده در تاریخ : 22 دی 1394 | شماره ثبت : H942361

زخم زد سنگی به سنگستان من
آتشی پر ریخت در دامان من
چشم من با اتفاقی باز شد
زندگی بازخمه ای آغاز شد
خواب بود اما مرا از خواب برد
شعله بود اما مرا تاآب برد
چشم بندی چشم من را بازکرد
نور در چشمان من پرواز کرد
سایه ای درصورتم خورشید کاشت
بت گری در باورم توحید کاشت
آتشی در جام جانم آب ریخت
شب پری در ساغرم مهتاب ریخت
شمع من را شب پرستی زنده کرد
هوش من را مست پستی زنده کرد
شعر من در باغ طوفان کرد گل
عشق در خاکی پریشان کرد گل
سنگ دل را بت شکست و موم کرد
نور عشقی سایه را معدوم کرد
خشکی من زیر آتش خیس شد
جامه ی جانم پر از ادریس شد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 191 نفر 309 بار خواندند
حسن کریمی (23 /10/ 1394)   | محمد جوکار (23 /10/ 1394)   | مسعود احمدی (23 /10/ 1394)   | اله یار خادمیان (23 /10/ 1394)   | کرم عرب عامری (23 /10/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (25 /10/ 1394)   | فرهنگ باریکانی (25 /10/ 1394)   | بهنام مرادی (25 /10/ 1394)   |

رای برای این شعر
حسن کریمی (23 /10/ 1394)  محمد جوکار (23 /10/ 1394)  مسعود احمدی (23 /10/ 1394)  کرم عرب عامری (23 /10/ 1394)  بهنام مرادی (25 /10/ 1394)  
تعداد آرا :5


نظر 7

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا