عقل از جهتی می کشد م عشق زیکسر
درمانده ام ازکشمکش سخت دو دلبر
جانم همه در گیردو نقش متضادست
آتش به وجودم زده جنگ دو برادر
ازهرجهتی می روم اردوی محا ل است
انبوه گِلم ، بین دو امواج شناور
تشخیص کم آورده میان دو محبت
یک کودک نابالغ و فرهنگ دو مادر
بازی چه کند ساده یِ درمرزدودشمن
ترسو چه کند بین دو نیروی تکاور
چون ظرف جدار وسط آتش و آبم
از روز سر آغازهمین بوده مقرر
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
حسن کریمی 05 مهر 1395 08:07
سلام عرض ادب جناب خادمیان لذت بردیم از حال وهوای عرفانی سروده شما پاینده باشید