هر شب یک چشمم می میرد هر روز دستی تنهایم میگذارد و هر غروب، بعد از اذانِ مرگ چَمریونه های شعر جِسمَم را شُخم می زند تا پاهای گمشده را روی رگِ خوابِ تو بکارند!
شاعر از شما تقاضای نقد دارد
.مانا باشید و شاعر
درود بر شما. بسیار زیبا. تندرست زیوید.
تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.
هزینه کتاب + هزینه ارسال از طریق پست
نظر 4
امیر عاجلو 18 اسفند 1400 16:18
.مانا باشید و شاعر
پرشنگ صوفی زاده 21 اسفند 1400 11:39
کرامت یزدانی(اشک) 20 اسفند 1400 21:16
درود بر شما. بسیار زیبا. تندرست زیوید.
پرشنگ صوفی زاده 21 اسفند 1400 11:40