3 Stars

خوابِ زن

ارسال شده در تاریخ : 26 خرداد 1401 | شماره ثبت : H9421175

پشتِ هر شعرِ ایستاده
خونی به تاریخ آلوده است
و مرگ با لذت استخوان می جَوَد.

دستهایی پشت پرده،
خونِ آدمی را
جرعه جرعه می نوشد....!
و شبنم، انگشت شمار
از چشمِ پرندگانِ کور می ریزد.

قَلم ها را کوتاه و کوتاهتر می کنند
سَر شاخه های امید را هّرس.
و چشمهایی از روشنی فردا می گوید
که نابیناست!

ماه را عاشقانه دوست دارند
از شبِ مهتابی اش ترانه ها می خوانند
اما نمیه های شب
در تاریکی با داس،
تیشه به ریشه ی شعر می زنندُ
رویاهامان را می شکافند
و بساطِ دار را مهیا!

آه! که اینجا،
تنهاترین خاکِ خاورمیانه
در محاصره ی ابرهای وَهم انگیزِ ناچاری
نفسهای آخرش را می کشد!


و پشتِ این شعر، خوابِ بدی ست
که تعبیر شده است....
و اینبار،
خوابِ زن* چپ نیست!

*کلمه درست همان "ظن" است. ولی شاعر به کنایه از ضرب المثل به غلط رایجِ : "خواب زن چپ است" استفاده کرده است.


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 76 نفر 135 بار خواندند
امیر عاجلو (27 /03/ 1401)   | محمد مولوی (27 /03/ 1401)   | پرشنگ صوفی زاده (29 /03/ 1401)   | بختیار خضری (03 /10/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (27 /03/ 1401)  محمد مولوی (27 /03/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا