《مداد رنگی》
خورشید من..،
بمان و ببار زُلف طلائى اَت را
بر تن شعرهای خاکستری اَم
که بی تو تمام رنگین کمان های
دفتر نقاشی هایم
پُر از اندوه است؛
نمی دانم جعبه ی مداد رنگی کودکی اَم را
کجای چشمانت جا گذاشته ام
که رنگ های شاد جهان می رقصیدند
برای غم دلتنگی آسمان نگاهت!
شاعر: مرتضی سنجری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 24 امرداد 1401 06:51
!درود
مرتضی سنجری 24 امرداد 1401 07:16
سپاس و درود بر شما????????????????
زهرا آهن 24 امرداد 1401 16:24
درود بر شما
قلمتان نویسا
شاد و پیروز باشید