《اَبروی کج》
هرگز شاعر خوبی نبوده ام
که این گونه بی دل شده ام
زیبای من..،
احوال مرا
از انحنای اَبروی کج و لبخندت بپرس،
مبادا..؛
روزی اَخم کنی
برای غم دلتنگی لحظه ی رفتن بهار
میان آخرین روزهای بارانی تقویم
که این دلم را گِره زده ام
به زُلف پریشانِ زیر روسری اَت
همچون چشمان سیاهِ در بند مژگانت!
شاعر: مرتضی سنجری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 07 مهر 1401 19:31
مرتضی سنجری 07 مهر 1401 21:24
درود و ارادت????????????????