در سرای اندیشه ها
دنبال آرامش آنی
درخت سیبی در کمال آفتاب
دنبال پالایش حق به نفس اماره درون و حاکمیت وجدان
کشاکش های ناهمسان
ترس و بیم چشم های نا آرام
آرزوهای نافرجام
آوار زجه های مادری
منتظر پیکر بی جان مردی
که تمام خواستنش لقمه نانی بود
از زیستن بیهوده
چشم به راه همسری
دریغ از آغوش
غروب در غروب
برد وباخت جانی
در پس تصمیم عقیم مردی که
هنوز خوی وحشت در سر داشت
به اندیشه یه تفکر راسیسمی
خزانه اندیشه،،،،کتاب سلام صبح صفحه ۱۸
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 تیر 1401 10:30
سلام ودرود
مسعود آزادبخت 29 تیر 1401 17:47
سلام و احترام
سپاسگزارم