دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

همچوسرابم چه کنم

ارسال شده در تاریخ : 09 آذر 1396 | شماره ثبت : H945718

بغلم کن بگذار کنج دلت جُم نخورم
بشکنی جام شرابم که ازاین خُم نخورم
سردِ سردم شده ازفکر تو گرمم بکنی
حسرت آتشِ بی شعله ی هیزُم نخورم
این غم وغصه ی من بی تودگرکم نشود
زخم چرکین دلم ، کهنه وُ مرهم نشود
من وُ این کلبه ی محزون وُ پریشانی حال
دل افسرده که از عشق تو بی غم نشود
پیر میخانه شدم رفته شبابم چه کنم
دشت خشکیده زکُل همچوسرابم چه کنم
مثل سیلاب خزان کاسه ی صبرم شده پُر
گیج ومبهوتم ازاقبال خرابم چه کنم
**==**==**==**
حال دل خوب است ، احوالش مپرس!
روزوشب مهمان داری میکند
باغصه وغمهای خود!
جام مهمانها پرازاشک دوچشم
سفره پرگشته ، ازدوزو کلکهای زمان
یک قدح اندوه تلخ ، جای شراب
سقف دل سوراخ ، چکه میکند
پاپتی...
چون کفشها جامانده درلای وُ لجن
باسکوتی تلخ عمق حنجره
سربه سجده میگذارد تا خداکاری کند
s@rv

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 165 نفر 233 بار خواندند
ابوالحسن انصاری (الف. رها) (10 /09/ 1396)   | حسین حاجی آقا (11 /09/ 1396)   | حبیب اله نبی اللهی (03 /02/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا