آب رو آتیش نمی ریزم؛ شاید
درد٬ بیشتر کنه صبوریمو
توی آتیشی که به پاکردی
سرکنم چارشنبه سوریمو
بس که مرگم شبیه ققنوسه
باد خاکسترم رو میشناسه
نیستی اما هنوز معتقدم
کاسه ای بوده زیرنیم کاسه
به هوای تو میزنه بارون
به هوای غروب مشکوکم
بی تو اونقدر گاهی بدمیشم
که به هرچیزخوب مشکوکم
شک دارم به خدای بعد ازتو
مثه یوسف به جرم زندونش
من یه پیغمبرم که برگشته
تو هوای تو دین و ایمونش
تو دوردورم بشی دوسِت داره
اگه گم وگورم بشی دوسِت داره
و خودت رو بزن به ندیدن من
که حتی کورم بشی دوسِت داره
من که گورمو گم نمی کنم اما
گم شدم٬ گورِ من همین خونه س
سدر وکافورَمَم ادکلن هاته
کفنَمَم یه بلوز چهارخونه اس
نمیخواد اینجوری بسوزونیش
دردعاشق شدن خودش کم نیست
مگه ازاین جنازه چیزی مونده؟
با تو یا بدون تو دیگه آدم نیست
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 09 دی 1401 11:33
کاظم قادری 12 دی 1401 13:24
سلام و درود
به هوای غروب مشکوکم؟؟؟معنی خاصی نمیده وزن پرکنه
تو دور دورم....به نظر من این بند و کلا یا حذف کن یا عوض جالب نیست
مگه از این جنازه....یک هجای کوتاه اضافه وزن و خراب کرده اصلاح بشه
در مجموع چها رپاره ی قشنگیه که حس عاطفه و خلاقیت داره و با کمی ویرایش مقبول ترم میشه
موفق و سربلند باشید