من تا هوای پر زدن میرم
من توی قلبم اوج میگیرم
با تو، من از رخوت رها میشم
با حس تازه آشنا میشم
احساس دلمردن تموم میشه
روزای پژمردن تموم میشه
شوق شکفتن با منه حالا
با تو زمان رفتنه حالا
مرداب موندن راکدم میکرد
تنها و بی تو، خالی و دلسرد
با تو، تب جاری شدن، رفتن
حس رکودو میبره از من
من توی قلبم اوج میگیرم
من تا هوای پر زدن میرم
شبنم حکیم هاشمی
.................................
مثنوی با بیان محاوره
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 07 اسفند 1402 17:07
سلام ودرود