زندگی، بازی این ثانیههاست
خوب و بد میگذرد
درد و رنج و التیام در گذر است
و چه میمانَد جا؟
اندکی خاطرهای؟
اندکی نام که در گوشه قلب پنهان است؟
و چه میمانَد یاد؟
در دل همسفران
خوبی و مهر و عطوفت که نیارزد ارزنی در دنیا؟
عاقبت اشکی شود بر روی دشت گونهها
عاقبت میگذرد میگذرد ثانیهها
عاقبت میگذرد میگذرد عمر گران
و چه با خود میبَرد؟
آدمی؟ آدمکی؟
یا به دستش دفترِ خاطرههاست؟
دفترِ نام و نشان
دفترِ خوب و بدی
و نه از یاد نرفت
آنچه در گوشه قلب
میخورد خاک هرروز
آخر قصه کجا میبرد این ثانیهها انسان را؟
به دل رویاها؟
یا به جایی که دگر خاطرهای پنهان نیست
هر کجا میبردم
کاش از کوچهی تو باز کند راهش را...
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 03 امرداد 1402 16:00
.مانا باشید و شاعر
سامان بقایی 14 امرداد 1402 21:03
سلام و عرض ادب و احترام
باعث افتخاره که شعر بنده را خواندید
سالم و خوشحال باشید
محمد علی رضا پور 03 امرداد 1402 17:41
سلام و درود جناب بقایی
سامان بقایی 14 امرداد 1402 21:05
سلام و عرض احترام خدمت جناب رضاپور عزیز
خوشحالم که شعر بنده را خواندید
موفق و سربلند باشید
محمد علی رضا پور 03 امرداد 1402 17:41
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود
به مناسبت ماه محرم حسینی،
در صفحه ی شعر "حسینیه ی مجازی"
(آخرین شعر فعلی بنده در سایت)
حسینیه ی مجازی تشکیل داده، در انتظار اشعار و مطالب مرتبط
شما بزرگوار هستیم.
یا حسین
نشانی حسینه ی مجازی در سایت شعر ایران:
https://www.shereiran.ir/site/page/56?userid=826&poetryid=25632
شیما رحمانی 06 شهریور 1402 21:12
درود بر شما موفق باشین????????????