آنانکه به سینه سنگ فرهاد زدند
زنجیر به پای عشق آزاد زدند
بی حوصله ناشکیب مردم ای وای
آتش به چنین کویر آباد زدند
معلوم نشد که از کجا می آیند
آهنگ زمینه را فقط شاد زدند
ما را که جواب صلح را می جوییم
وامانده به حل، باب استاد زدند
آن نادرۀ کلام و آهنگ چه سود
بی فایده بود رقص بر باد زدند
آیید جهان به عشق بنیاد کنیم
این گفتم و دیدم که به بنیاد زدند
تیر ماه 1387
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
مرتضی فصیحی 18 امرداد 1394 15:57
ای روح خدا ای گوهر نایاب زمین
شاعری برتو خدایت بنوشته برجبین
تبسم عبداله زاده 21 امرداد 1394 09:40
زنجیر به پای عشق آزاد زدند......
بسیار عالی قلمتان همیشه سبز..