توی چشات چند تا خمار
هی آبسولوت میزنن
تو حنجرت فرشته ها
دارن فلوت میزنن
وقتی پریشون میکنی
موهاتُ تو دسای باد
تار موهات چه طعنه ها
به عنکبوت میزنن
وقتی که خواب بودی خدا
روی لبات بوسه کاشت
سرخِ لبات دارن رودست
به رنگِ شاتوت میزنن
اسیر شده یه اسراعیل
توحزب الله گونه هات
سیب گونه های لبنانیت
یه سر به بیروت می زنن
توامتداد گردنت
محو میشه قله ی توچال
قوها کنار گردنت
مُهرِ سکوت میزنن
تو پیچ و تاب تن تو
پا میگیره یه انقلاب
مردم همه با دیدنت
به قلب طاغوت میزنن
هماتیمورنژاد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
اله یار خادمیان 28 فروردین 1395 06:44
موفق و موید باشی و بسرایی
حمیدرضا عبدلی 28 فروردین 1395 07:05
با سلام بانو بسیار عالی سروده اید موفق باشی
الهه دهقان 29 فروردین 1395 14:45
علیرضا خسروی 17 اردیبهشت 1395 15:01
درودها بانوی گرامی