سلیمان حسنی

امتیاز اعضا:

دل عشاق

ارسال شده در تاریخ : 04 خرداد 1399 | شماره ثبت : H9410413

درسینه‌غمی‌هست‌هویدا شدنی‌نیست
دنیای ‌پُر از غصه‌که دنیا شدنی‌نیست
در خوابِ‌پریشان شده‌ای‌سخت‌اسیرم
کابوسِ‌عجیبی‌ست‌که‌رویاشدنی‌نیست
بد عهدی و ظلمی که ‌بُوَد ذاتِ گروهی
اخلاقِ‌یهوداست ، مسیحاشدنی‌نیست
بازارِ محبت شـــده هـر جـا که ببینی
یک‌عشقِ‌حقیقی‌ست‌که‌سوداشدنی‌نیست
دل‌ها که غمین است ‌بُوَد خنده ، ریایی
در وقتِ‌عزا ، جشن که‌برپا‌ شدنی‌نیست
دل ، مخزنِ اسرارِ مگو گشتـه ، خدایا
یک‌مَحرمِ‌چون یار ، که‌پیدا شدنی‌نیست
از من گـــذرد ، هر که بُوَد عاشقِ یــارش
تو و من بی‌عشق ، دگر ما شـدنی نیست
گــوشِ شنــوا نیست به غیر از حَـرمِ یار
رازِ دل عشــاق ، که افشــا شدنی نیست
امشب که‌چو یلدا شده طولانی و بی‌حد
از طالعِ حامی‌است که‌فردا شدنی نیست

سلیمان حسنی از دفتر : سلیمان 04 خرداد 1399 6نظر

غزل عاشقانه عاشقانه

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 6 ارسال نظر جدید

نظر 6

امیر عاجلو 04 خرداد 1399 13:59

لطیف و دلنشین
- سلیمان حسنی 04 خرداد 1399 20:25
  
  سلام.سپاسگزارم ازلطفتون
ولی اله بایبوردی 04 خرداد 1399 19:32

سلام و درود

رازهای مگو ...

اهل دردی کو ...

دستمریزاد

عید سعید فطر مبارک

تقدیمی :

سینه ای خواهم مرا یاری کند
دردهایم بشنود زاری کند

نه که دردم بشنود نق نق زند
نیشخندش روح را دق دق شود

.
.
.

ولی اله بایبوردی
- سلیمان حسنی 04 خرداد 1399 20:26
  
  سلام،ازمحبت شما سپاسگزارم.
کرم عرب عامری 05 خرداد 1399 04:16

درودها گرامی
- سلیمان حسنی 05 خرداد 1399 11:00
  
  سلام وسپاس سرور ارجمند.زنده باشید