در نگاه معصومانه تو مرگ را دیدم و چشمانم پر از خاطره شد.
نه تو چون برادرم ، برادرم بودی و چنگال سیاه مرگ تورا از من جدا کرد.
گریه های یوسف تیموری و همسر تو نشان از قلب پاک تو را دارد.
چشم هایم بی قرار رفتن توست و مثل ابر بهار فرو می ریزد و مزارت را شسستو می دهد.
همه ی ما در سریال پنچری با تو خاطره ها داریم و اکنون به جای خنده چشم ها مان می بارد.
دل ها مان تنگ توست و تو اکنون نیستی و سهم مان اکنون غم و اندوه می شود از این بهار.
برادرم رضا همیشه در قلب منی و ملتی به خاطر نگاه معصومانه تو اشک می ریزد.
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 21 فروردین 1403 22:33
!درود
جلال بابائی 21 فروردین 1403 22:37
با سلام و دروان فراوان خدمت استاد عزیز بسیار سپاس گزارم
محمود فتحی 23 فروردین 1403 17:34
د رود برشما گرامی
جلال بابائی 23 فروردین 1403 20:11
با سلام و درود فراوان بر دوست بزرگوار و گرامی بسیار سپاس گزارم