بازم بلبل هوای یاسمن کرد
ولی رخت سیاهش رو به تن کرد
ببین دستای خون آشام پاییز
چه کاری با فلسطین و یمن کرد
چه داغی رو شقایق ها نشسته
چه گلهایی که از ساقه شکسته
بگو بال قناری های شهرو
کدوم صیاد بی انصاف بسته
چه گلهایی که زرد و نیمه جونن
چه چشمایی که مثل رود خونن
چه مادرها که گریه کارشونه
چه مادرها که در سوگ جوونن
چه منزل ها که فرش آفتابن
نفس هایی که در رنج و عذابن
چه باغایی رو به آتیش کشیدن
چه گلهایی که تو گلدون ، گلابن
ولی شب طاقت موندن نداره
پس از این فصل یخبندون بهاره
میاد مهدی بزودی ، تا همیشه
بهارو با پرستوها میاره
ما از عباس ارث عشق داریم
برای جون سپردن بی قراریم
ابوفاضل به شیعه یاد داده
برادرهامونو تنها نذاریم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
علی اصغر اقتداری 15 امرداد 1394 16:42
بهناز علیزاده 15 امرداد 1394 18:17
درود و آفرین بر شما گرامی
نگار حسن زاده 15 امرداد 1394 19:37
سلام جناب حسینی فرد
شعر بسیار زیبایی بود
تلخ اما بی نهایت دلنشین
موفق باشید
کمال حسینیان 15 امرداد 1394 23:51
درودتان باد جناب حسینی فرد و شاعرانگی تان مدام
پاینده باشید