غزلی ذوقافیه(دوقافیه ای) و قدیمی، که در سال 1383(2004)
از دانشگاه زبان و ادبیات آتاتورک مفتخر به دریافت تقدیرنامه
و دیپلم افتخار در سطح Master شد.
یا حق
_______________________________
Cismin unutup susdu niyaazın sırasında
جیسمین اونودوب سوسدو نیازین سیراسیندا
Bulmuş yarı gerçekle mecaazın arasında
بولموش یاری گرچک له مجازین آراسیندا
Derdin yazarak öfkelenip yazmadı Hicran
دردین یازاراق اوفکه له نیب یازمادی هیجران
Hicraanı visal sandı o raazın karasında
هیجرانی ویصال صاندی او رازین قاراسیندا
Gamden yara açmış yüreği amma bırakmış
غمدن یارا آچمیش اوره گی،آمما بوراخمیش
Gamler yarasın gizledi saazın yarasında
غملر یاراسین گیزله دی سازین یاراسیندا
Günler yola çönmüş ki Deniz küsmesin artık
گونلر یولا چونموش کی دنیز کوسمه سین آرتیق
Yollar kazılıp söyle Araazın harasında
یوللار قازیلیب،سویله آرازین هاراسیندا
Gizletti Amir derdini divanda yazarken
گیزلتدی امیـــر دردینی دیواندا یازارکن
Sensiz oturup gizli Namaazın sırasında
سن سیز اوتوروب گیزلی نمازین سیراسیندا
______________________________
مطلوبی (سخن سنج تبریزی)
سروده شده در تاریخ 1378/5/31و در بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف
مفعول ُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن
ترجمه:
جسمش را فراموش کرد و در صف نیاز سکوت اختیار کرد
چون یار خویش را مابین حقیقت و مجاز پیدا کرده بود
به وقت نوشتن دردش محزون نشد و ننوشت که درهجرانم.
و درفضای مبهمی از راز(سویدای دل) ،هجران را وصال به حساب آورد .
از غم، در دلش زخم سر باز کرده ، اما اعتنا نکرد و
زخم ِ غم ها را در زخم ِ ساز خویش پنهان کرد.
روزها به مسیر راه تبدیل شده اند تا که دیگر دریا قهر نکند.
اما مسیر راه کنده شده ، فقط بگو در کجای رود ارس چشمهایم دریا پنهانست ؟
به هنگام نوشتن درد خود ، امیر، دردش را در دیوان شعرش پنهان کرد
و حالا بی تو نشسته در صف نماز پنهانی ِ خویش
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 18
مسعود احمدی 29 مهر 1394 01:50
درود بر شما جناب مطلوبی . از ترجمه اش لذت بردم .
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:10
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
طلعت خیاط پیشه 29 مهر 1394 06:53
جناب سخن سنج ارجمند
درود بر شما
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:10
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
بهناز علیزاده 29 مهر 1394 10:45
باسلام به برادر بزرگوارم که لایق هر چه خوبیهاست
خوشحال از موفییت شما می شوم و الله و اعلم
اما جسارتم را ببخشید عرض کنم من مثلأ بنویسم.،به لاتین،
Okšamišam dar da düšan in sana. بعد به حرف الفبا فارسی بنویسم،
اوکشامشام دردَ دوشن اینسانا.،
خوب در واقع طرز دو جور نوشتن هست واز هم جدا کنید یک قافیه می خورد بیت اول بعدهمه در سمت چپ شعر،
و اگر کسی ترکیه ای نداند و یا ترکی را با الفبا نداند، قبول می کند،برادر خوب من با شناختی که قلب بزرگتان دارم جرأت کردم برایتان بنویسم
واگر ننوشته بودم و نداشتم غزلی را که دو قافیه خورده هرگز جسارت دفاع از آن را به خود نمی دادم،
و شما شاهد هستید و بهتر از هر کسی مطالعه فرمودید ، من به اسم( نام این قالبها..،؟؟)
در واقع چندین قالب معرفی کرده ام که وجود نداشتند، امیدوارم بزرگان ادب ایران هم به این موضوعات اهمیت بدهند
مثلأ من در روزهای عزا نوحه ای می سرایم با کمی هم ایراد وزنی ،
کسی نوحه بودنش را نمی تواند نفی کند،
در تاریخ ۱۶ مهر ، غزلی نو سروده هیجده سال پیش همراه دیگر اشعارم که همه نوآوری هستند و شاید ایراد وزن داشته باشد سروده ام کسی نمی تواند،
غزل بودنش را نفی کند
غزل فوق تقدیم چشمان مهربان و دل باگذشتتان
دیدی که سفر غیر خطر نیست..،؟ بیا،
آی و به سرم شور و شرر ریز..،بمان.،
دیدی که چو دلبری به بر نیست..،؟ بیا،
آی و به لبم شهد و شکر ریز ،بمان،
هر جا که روی بدون شر نیست،بیااا،
آی و به دلم،خون جگر ریز، بمان،
جز من به دلت یار دگر نیست.،؟ بیا،
گیسو به بر و روی کمر ریز بمان.،
بی تو به شبم ، شوق گذر نیست،بیا،
با من پس از این از همه بگریز، بمان،
در یک زبان و نوشتارهر مصراع سمت راست و سمت چپ دارای قافیه ی جداهستند که بیت اول را طبق روال سابق یکسان هم می شود نوشت
در پناه خداوند جان آفرین حکیم سخن بر زبان آفرین شادزی
بهناز علیزاده 29 مهر 1394 10:58
منظور از هر مصراع ،مصراع چپ باهم و مصراع راست باهم است که قافیه یکسان گرفته اند،
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:11
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:31
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
سلام خواهر مهربان وعزیزم بانو کیمیا
از اینکه اینهمه تلاش و کوشش میکنید تا ابداعی در ادبیات ایران زمین انجام دهید واقعا خوشحالم و به شما افتحار میکنم.
بخش اول قرمایش شما را متوجه نشدم(قسمت شعر ترکی)ولی برایتان عرض کنم که
قافیه قوانینی دارد که خود شما واقف هستید و میدانید....و اما قوافی که شما در شعر خویش آورده اید را میتوان جزء قوافی داخلی حساب کرد و ایجاد قافیه در مصاریع فرد آزاد است و شاعر مختار است مصرعهای فرد را نیز قافیه دار بنویسد که باعث میشود شعر زیبا تر و موزون تر به نطر آید.اکثر غزلیات حضرت مولانا دارای قافیه های داخلی یا همان درونی است که موقع خواندن غزل های دارای قافیه درونی احساس لذت خوانش را انتقال میدهد.
مثلا بنده حقیر نیز در اکثر غزلیات قدیمی ام استفاده میکرد...
زنجیر غم را ( پاره ) کن، تنهایی ام را ( چاره) کن
فکری به این ( آواره ) کن ، برگرد و دستم را بگیر
اما در مورد شعر زیبای شما جسارتا باید عرض کنم که غزل نیست و یک قطعه میباشد.
قالبهای شعری برای خود تعاریف و قوانین ویژه ی خود را دارند و خارج از آن چارچوب
دیگر نمیتوان گفت در حیطه ی آن قالب است.
حال شما استعداد نشان داده و خوش ذوقی فرمودید و مصرعهای فرد را باهم قافیه کرده اید نمیتوان گفت قالب جدیدی ابداع فرمودید.
جسارت بنده را عفو بفرمائید
برایتان همیشه شادی و عشق و پیروزی آرزومندم
gutten nucht
فاطمه خواجویی راد 29 مهر 1394 17:45
درود استاد
با معرفت و شایسته
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:10
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 29 مهر 1394 21:09
درود برلطافت احساستان لذت بردم پرواز قلمتان دراوج
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:11
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
منوچهر منوچهری(بیدل) 30 مهر 1394 11:50
ممنونم استاد بسیار زیبا دوست قدیمی
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 21:11
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
مهدی صادقی مود 30 مهر 1394 21:16
درود برشما جناب مطلوبی
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 22:40
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 22:40
درود و سپاس از حضورتان
ممنونم
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یا ثارالله
علیرضا خسروی 17 اسفند 1394 13:36
درود بر شما استاد گرامی
بسیار زیباست
پاینده باشید