بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به پدر بزرگوارم
بنگر اینک به حال من پدرم
به تو خیره است دیدگان ترم
دورم از خانه و گرفته ز من
دور گردون توان بال و پرم
زیر بار غم تو در غربت
بی محابا شکسته شد کمرم
اشک می جوشد از دو دیده چنان
که جهان تیره گشته در نظرم
دست خود می گزم که از غم تو
گشته سرگشته فکر بی ثمرم
می کنم از خدا طلب هر روز
در مناجات صبح هر سحرم
صحت و عافیت برای شما
سرور نامی نکواثرم
دور باد از تو رنج و ماتم و غم
آیت مردی و سخا و کرم
شاد باشی که شادی ام از تو است
گوهر شب چراغ، تاج سرم
صحت و عافیت چو می یابی
باز در انتظار یک سفرم
تا شود روزی از عنایت حق
دستبوس تو نوبت دگرم
تو در آغوش گرم خود گویی:
«دست حق باد حافظت پسرم»
رستگاری من زنعمت تو است
بنگر اینک به حال من پدرم..
مهدی رستگاری
یازدهم اسفند یکهزار و سیصد و نود و نه خورشیدی
یکم مارس 2021
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 12 اسفند 1399 10:06
سلام ودرود
مهدی رستگاری 12 اسفند 1399 14:50
سلام و درود و تشکر
کاویان هایل مقدم 12 اسفند 1399 13:40
سایه ابوی گرامی مستدام
مهدی رستگاری 12 اسفند 1399 14:52
سلام و درود جناب هایل عزیز
تشکر می کنم از حضورتان در این صفحه شعر. انشاءالله همواره در کمال صحت و سلامت باشید
محمدعلی سلیمانی مقدم 12 اسفند 1399 23:34
خداوند نگهدار وجود با برکتشان باشد
تقدیمیِ زیبایی بود
مهدی رستگاری 13 اسفند 1399 16:49
سلام و درود جناب سلیمانی عزیز
تشکر از عنایت تان به این صفحه شعر و دعای خیرتان