بسمه االطیف
ساحل خاطرات
در این ساحل کجا باید بیابم رد پایت را
کدامین باد می آرد به سوی من هوایت را
تو رفتی و نمی دانم در این ساحل چه می خواهم
به اشک و آه می جویم حضور دلگشایت را
هنوزم هست در گوشم صدای دور آوازت
تمنا می کند جان شور شیرین نوایت را
به کنجی می نشستیم و چو در آغوش من بودی
به رویم باد می افشاند گیسوی رهایت را
لبت لبهای من را بی محابا خوب می بوسید
به جانم می نشاند آن بوسه ها داغ وفایت را
تو رفتی و من بی تاب درماندم به ساحل ها
تداعی می کند هر موج دریا ماجرایت را
ببین مهدی شده آواره ساحل به یاد تو
نگیرد هیچ کس در این دل بی صبر جایت را
مهدی رستگاری
بیست و ششم تیرماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
(به بهانه حضور در شب بداهه سرایی گروه ادبی«مکتب خانه عشق» در پیام رسان تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 28 تیر 1400 13:15
سلام ودرود
مهدی رستگاری 03 امرداد 1400 21:00
سلام و درود و سپاس بیکران جناب عاجلوی عزیز
کاویان هایل مقدم 28 تیر 1400 14:30
با آرزوی وصل و رفع هجران برای همه عاشقان
درود بر شما
مهدی رستگاری 03 امرداد 1400 21:00
سلام و درود و سپاس بیکران جناب هایل بزرگوار