بسمه اللطیف
باز هم شب آمد و من چشم بر راهت شدم
پر ز درد دوری سنگین و جانکاهت شدم
ماه را در آسمان دیدم که می تابید و من
خواستار دیدن روی چنان ماهت شدم
در سلامت نیستم دور از تو ای آرام جان
آرزومند سلامی خوش به درگاهت شدم
یاد کردم زان شب زیبا و خوبی که در آن
بوسه زن بر آن لب نالان و پرآهت شدم
جسمم و روح و روانم جمله درگیر تو بود
در وجود چون بهشتت باز گمراهت شدم
شب چو فانوسی شکسته است و منم شمعی در آن
که به خاموشی دعاگوی سحرگاهت شدم
مهدی امشب در هوای دوست جان از دست رفت
در غزل من کاتب آه شبانگاهت شدم
#مهدی_رستگاری
دوازدهم مرداد سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
چهارم ژوئیه سال ۲۰۲۱. میلادی
(سروده در شب بداهه سرایی گروه «ادیبانه» در کانال تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 امرداد 1400 16:43
.مانا باشید و شاعر
محسن جوزچی 18 امرداد 1400 19:10
درود بر شما ،