بسمه اللطیف
عشق جانفزا
پیش از تو عشق در دل بیمار جا نداشت
دل از کسی توقع مهر و وفا نداشت
آسوده بود زندگی و وقت می گذشت
دل میل شور و شوق و خوشی و صفا نداشت
آزاد بود جان و اسارت نمی کشید
قیدی به پای خویش ز زلف رها نداشت
تو آمدی و عشق تو افتاد در دلم
غیر از تو عشق هیچ کسی را روا نداشت
شد ماجرای عشق من آغاز و بعد آن
دل فکر دیگری به جز این ماجرا نداشت
مهدی به شعر خویش بگفت این حکایت و
جز شوق دیدنت به دل مبتلا نداشت
دلدار خوب من تویی و هیچ کس چنین
در روزگار عشق خوش و جانفزا نداشت
#مهدی_رستگاری
دهم آبان یکهزار و چهارصد خورشیدی
دوم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی
(تکمیل آتی سروده شب بداهه سرایی گروه ادبی «عاشقانه شاعران» )
دفتر شعر روزگاران
۳۵۰
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 07 مهر 1401 19:34
درود بر شما
مهدی رستگاری 21 مهر 1401 04:18
درود و سپاس
دادا بیلوردی 08 مهر 1401 23:31
درود بر شما
مهدی رستگاری 21 مهر 1401 04:19
درود و سپاس