بسمه اللطیف
گذار عمر
باز نوروز آمده اما بهار عمر رفت
روزهای خوب و شاد روزگار عمر رفت
آن چنان پژمرد روح زندگی در عصر ما
رونق و عشق و صفا دیگر ز کار عمر رفت
توسنی رم کرده بود آیا زمان کآشفته وار
تازیان می رفت و بر پشتش سوار عمر رفت
با هزاران اژدها جنگیده ایم و زندگی
در گذار لحظه های مرگبار عمر رفت
در دل غار معیشت مانده ایم و روح و نور
از تن مجروح و چشم دربار عمر رفت
با خودم گفتم که مهدی رفت آنچه رفته است
خود رها کن آنچه را که در گذار عمر رفت
سررسید سال نو اما نشان می داد که
بی گمان یک سال دیگر از شمار عمر رفت
#مهدی_رستگاری
بیست و هشتم اسفند سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
نوزدهم مارس ۲۰۲۳ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۸۱۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 28 اسفند 1401 14:20
لطیف و دلنشین
مهدی رستگاری 02 فروردین 1402 15:45
درود و سپاس
سعید آریا 03 فروردین 1402 16:14
آفرین.....