تقدیم به پیامبر گرامی اسلام
چـرخ را چشمت پریشــان کرد و رفت
رخنــه ای در کــار ایمــان کرد و رفت
هــر کجـــا شد صحبت از چشــمان تو
بوســــه ای ما را که مهمان کرد و رفت
ای نخــوانـده دفـتـــری...، جـان تو بود
اهــل دانش را که حیــران کرد و رفت
غـــار دیــدم عنکبــوتش عاشــق است
عشق را نازم...، چـه فرمان کرد و رفت!!
قـورباغـه[1]...؟! خـوانَـد آری بوعطا...!!!
چـون عصــــایی کارِ یـزدان کرد و رفت
پـای عـهـــدش مانــده طـــارق تـا ابــد
او کجــا خُلـــفی به پیمـان کرد و رفت ؟
ششم اسفند ۱۳۹۱ طارق خراسانی
پ . ن
[1] . این مصرع خطاب به فردی ست که از شدت حسادت مرا قورباغه خواند...
وقتی در اسفند سال 1390 کتاب چشم سوم حقیر چاپ شد... بجای یک دستت درد نکند چند ماه بعد فردی دوان دوان خود را به صدا و سیما رساند و گفت: اگر آب سر بالا رفت قورباغه هم ابوعطا خواهد خواهندو ...!!! (مقدمه کتاب به سبک گلستان سعدی بود) برای عزیزی نامه ای نوشتم و در آن ذکر کردم این سخن که اگر آب سربالا برود قورباغه ابوعطا خواهد خواند، نشأت گرفته از فرهنگ خسرو پرویزیان است و در فرهنگ رسول الله به اذن الهی عصایی دریایی را می شکافد و عنکبوتی جان پیامر عظیم الشأن اسلام را از مرگ حتمی نجات می دهد... این غزل در همان زمان سروده شده است تا چه در نظر آید...
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 14
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 10 شهریور 1394 02:01
درودبی پایان براوج اندیشه وروح بلند شما استاد پاک سرشت بسیارفاخر سرودیدمحظوظ شدم خواندن ازشما و زیارت شما لیاقت میخواهداگر خفاش خورشید را نمی بیند عیب از خورشید نیست خفاش درجهل وظلمات شب فرو رفته چه سعادتیست که شمارا دراین سایت داریم جاودان زی درپناه رب العالمین =
طارق خراسانی 10 شهریور 1394 18:47
سلام بر بزرگ بانوی شعر و ادب سرزمینم
سپاس از حضور همیشه گرم و امید بخش شما مهربان
در پناه خدا شاد زی
بهناز علیزاده 10 شهریور 1394 09:57
درودهااا بر استاد بزرگمهر عزیزم بسیار بسیار عالیست
و خدا را شکر آخر حسادتها شکست است
لذت می برم همیشه از اشعار فاخر و ناب اندیشتان شاد و نویسا مانید
طارق خراسانی 10 شهریور 1394 18:50
سلام به عزیز جان بابا
در طول تاریخ و در همه جا همیشه عفریت بخل و حسادت در انسان ها فاجعه آفریده است...
من از زمانی که با شعر و شاعرش آشنا شدم احترام ویژه ای برای شاعر و اثر او قایل بودم...
7 سال بندگی یغما شاعر خشتمال نیشابوری را کردم...
گروهی همان زمان می آمدند و از روی حسادت که به یغما داشتند به من می گفتند که شعر تو از یغما قوی تر است
ولی ذره ای آن حرف ها در من اثری نداشت و همیشه خاک پای آن مرد بزرگ بودم...
سپاس از حضور پر مهرت
در پناه خدا
تبسم عبداله زاده 10 شهریور 1394 10:43
دوداگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست،
سلام ودرود بزرگوار قلمتان همیشه سبز
گاهی باید بعضی حرفها را شنیدو
گذشت...
طارق خراسانی 10 شهریور 1394 18:54
سلام و درود
سپاس از حضور شما بزرگوار
سال هاست که با اعجوبه های سنگی مواجه ام و سنگ ها خوردم و به آنان محبت کردم...
مگر چقدر بنا هست در این سیاره ی بلا زده بمانیم... سیاره ای که خود و تمام آثارش یک روز درفضا پودر می شوند..
در پناه حق
سمانه تیموریان (آسمان) 10 شهریور 1394 11:14
سلام استاد عزیزم
واقعا زیباست . درود به اندیشه نابتون
چه افتخار بزرگیست آشنایی با شما
سرتون سلامت استاد
حسادت متعلق به کسانیه که از ما پایینترند کسانی که پشت سرشما هستند
درود به استاد بزرگوارم
شادباشید
طارق خراسانی 11 شهریور 1394 02:30
سلام بر سمانه ی عزیزم
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
سمانه تیموریان (آسمان) 10 شهریور 1394 11:14
مهدی صادقی مود 10 شهریور 1394 18:57
بسیار زیبا
بزرگ ترین جواب برای ابلهان خاموشیست
خواننده و مخاطب اثر تشخیص میده سره رو از ناسره
بابت این اراجیف خمی به ابرویتان نیاورد
زنده باشید
طارق خراسانی 11 شهریور 1394 02:33
سلام بر حضرت دوست
وقتی وی در تلویزیون با یک شور و حالی حرف می زد و خود را بالا پایین می کرد تا غیر مسقیم
بنده را خرد کند من می خندیدم ...
در تمام قرون این اعجوبه ها وجود داشته اند...
سپاس از محبت و همراهی شما شاعر گرانقدر
در پناه خدا
دادا بیلوردی 10 شهریور 1394 19:45
درود بر جناب طارق بزرگوار
زیبا و مهر آمیز سروده اید استاد
قبول حضورشان باد
طارق خراسانی 11 شهریور 1394 02:33
سلام و درود بر دادای بزرگوار و مهربان
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا شاد زی
فاطمه اکرمی 12 شهریور 1394 00:04
سلام وعرض ادب بزرگوار
فقط میخوانم که شاید بیاموزم
درود بر مهر دلتان که خدا کرده عیان محبتی بی پایان
معجزه های خدا ی را زیبا در شعرنابتان عیان فرمودید درود بزرگوار