دور از نگاه مجلسِ رندان نمی شوم
هرگز ز راهِ رفته پشیمان نمی شوم
شیطان اگر شوم همه جا جای من بود
بی خانمان اگر شده شیطان نمی شوم
من راهِ عشق رفته و خشنود تا ابد
از گفته های یاوه پریشان نمی شوم
آنان که خوب هستی ما را ربوده اند
دربارِگاهِ ظلمتِ آنان نمی شوم
راهم جداست از همه دلدادگان به زر
یک نیمه گام در پی ایشان نمی شوم
قرآن مرا به خانه ی خورشید می برد
غافل ز آیه آیه ی قرآن نمی شوم
ای دل، ز کودکانه ترین کوچه های شهر
بیرون نیامده، به خیابان نمی شوم
30خرداد1392
تعداد آرا : 7 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 26
امیر عاجلو 14 اردیبهشت 1399 15:15
درود بزرگوار ا
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:35
سلام و درود به بزگمرد شعر ایران
شرمنده محبت های بی دریغتان
. در پناه خدا
مسعود مدهوش 14 اردیبهشت 1399 15:26
درود بر استاد گرانقدرم
غزلی زیبا استاد زبان از تمجید قاصر است
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:36
سلام بر یار مدهوشم
سپاس از مهر حضورتان
در پنله خدا
مینا یارعلی زاده 14 اردیبهشت 1399 15:34
من با ترانه های غریبانه دلخوشم
عمرم چنین گذشته، پشیمان نمی شوم
درودتان استاد خراسانی گرانقدر
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:37
سلام بر سپید سرای سرایم
سپاس از حضور همیشه گرم شما مهربان
در پناه خدا
خسرو فیضی 14 اردیبهشت 1399 15:52
. با بهترین درودهایم
. استاد گرانمهر و اندیشمند . کلک خوش خرامتان
. تصاویر ذهن خلاقی را بی نیاز از نقاش چین زیبا ترسیم کرده است
.
. خوش عالمی است عالم وارستگی من
. دیوانه ام . . به موعظه عاقل نمی شوم
. صد بار اگر ز عشق تو منعم کنند خلق
. باری به عشق غیر تو قائل نمی شوم
. ور رهنمون شوند ملائک به جنت ام
. بالله که بی حضور تو واصل نمی شوم
.
. ابیاتی چند از یک غزلم . استاد فرزانه نام جنابعالی برای تشویق جوانان کافی ست
. هر گاه از جنابعالی بخوانم شور و ذوق سرودن دارم .
. فراموش نشدنی هستید . . استادم
.
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:38
سلام بر عزیز جانم
سپاس از حضور مشوقانه ی آن یار شاعر گرامی
در پناه خدا
سیدمحمد طباطبایی 14 اردیبهشت 1399 16:08
درودتان حضرت عشق
جناب استاد طارق عزیز و گرانسنگ و فرزانه ام
ای دل، ز کودکانه ترین کوچه های شهر
بیرون نیامده، به خیابان نمی شوم
بسیار لذت بردم احسنت و حبذا و مرحبا حضرت استاد ، فارغ از تکرر و شایگان در قوافی جان کلامتان چنان نغز و پر مغز و شیرین و جان افزاست که روح را می نوازد و دل را سیراب می کند
طیب الله انفاسکم ،
مانا باشید
باقی بقایتان حضرت دوست
سیدمحمد طباطبایی 14 اردیبهشت 1399 16:45
فی الواقع رسالت شاعر انتقال مفاهیم کلامی در قالب تخیلات لطیف و روح نواز آهنگین و سماعی شاعرانه ای است که به مخاطب منتقل شده و برای وی روح نواز بوده و موجبات
تلذذ روحی فراهم کند که به شیوایی و فصاحت از این مهم برآمدید
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 19:49
سلام استاد مهربان عیب پوش
این غزل اصلا نباید چاپ میشد تیک زده بودم ارسال نگردد در سال 92 سروده شده و حیرت زده که چه شد آن را ارسال کردم!
هنوز هم مشکلاتی دارد و گزینه حذف نیست و الا حذف می کردم.
دست و قلم آن بزرگمرد را از راهی دور می بوسم.
در پنا ه خدا
سیدمحمد طباطبایی 14 اردیبهشت 1399 22:50
درودم به محضر استاد مهربانی
استادم ، چقدر خرسندم که گزینه حذفی در دست نیست تا ما را از خواندن چنین شعر زیبا
و پر محتوایی محروم فرمایید ، مگر نه این است که بدیع و عروض و قافیه ابزاریست برای
پیرایش و آراستگی و منظوم و آهنگین کردن جان کلام و درک مفهوم و انتقال خیال و تطور و محتوای ذهنی و درونی شاعر ، که این چکامه زیبای شما به شیوایی بیان مقصود کرد
بلا تشبیه به قول حضرت مولانای جان :
ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم
و ایضا:
رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا
درود بر استاد طارق گرانسنگم
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 23:44
سلام مجدد
حدی بر بزرگواری تان نمی توان متصور بود
سپاس
علی روح افزا 14 اردیبهشت 1399 16:39
درود بر شما
پاینده باشید بزرگوار.........
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:39
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا
معین حجت 14 اردیبهشت 1399 17:02
درود بر طبع روان و شیوای استاد طارق ، آنچنان زیبایی کلام محصورم نموده بود که اگر استاد طباطبایی اشاره نکرده بودند
اصلا متوجه تکرار قافیه نمی شدم ، بسیار لذت بردم استاد ....
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 19:51
سلام دوست ارجمندم
مشکلات این غزل یک مورد و دو مورد نبود
بنا نبوده که ارسالش کنم نمیدانم چه شد دست به این کار زدم.
گاهی انسان واقعا گیج می شود.
سپاس از حضور پر مهرتان
. در پناه خدا
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:33
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا
منوچهر فتیان پور 14 اردیبهشت 1399 17:18
درود استاد
من راهِ عشق رفته و خشنود تا ابد از راه رفته شاد، پشیمان نمی شوم
آنان که هستی ما را ربوده اند دربارِگاهِ ظلمتِ آنان نمی شوم =
D>
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:41
سلام و درود
سپاس از حضور آن گرانمهر بزرگوار
در پناه خدا
علی معصومی 14 اردیبهشت 1399 20:28
درود و ارادت ها
جناب خراسانی عزیز
و آرزوی توفیق برای آن
حضرت استاد نازنین
رندانه و بسیار زیبا سروده اید
◇◇◇◇
بیتی تقدیم:◇
هر جا که پا بنهم یار با من است
دور از دیار دلبر جانانه نمی روم
طارق خراسانی 14 اردیبهشت 1399 20:42
سلام و درود بر جناب معصومی دوست عزیزم
سپاس از لطف حضورتان
در پناه خدا
ولی اله بایبوردی 14 اردیبهشت 1399 22:31
چنگ بر ریسمان الهی در مسیر قرآن
سلام و درود
بزرگوار
درودها
طارق خراسانی 15 اردیبهشت 1399 01:08
سلام و درود
سپاس از همراهی و حضور زیبای تان
در پناه خدا
عباس ذوالفقاری 15 اردیبهشت 1399 17:16
سلام خوب بودو زیبا
سعید اعظامی 16 اردیبهشت 1399 00:50
استاد عزیز .زیبا غزلی خواندم بسیار روان ومتین پر
از محتوای احساسی .درپناه خدا