در انحصار لب به لب حلقه های دود
بخت تمام ثانیه هایم سیاه شد
سمت کدام روزنه از شب حذر کنم؟؟
حتی نگاه پنجره هم، نذر ماه شد!
هی پرده پرده با هیجان می زنم کنار
این سالهای منجمدِ بی بهار را
بی وقفه می دوم که فقط دورتر شوم
هُل می دهم به سمت عقب روزگار را
یکباره می رسم به همان روزهای دور
آن روزهای صورتی و ساده و سلیس
رقص ملیح خون جوانی درون رگ
آن گونه های گلبهی و قول های خیس
حالا هزار راه نرفته که هرکدام
مثل کتیبه های پراز رمز، مبهم است
از این همه سکوت دلم شور می زند
یک «تو » میان اینهمه آسودگی کم است
من با هوای خوب گذشته غریبه ام
پاییزِ نانجیب زده ریشه درتنم
باید دوباره پل بزنم سمت بودنت
جا مانده ردِّ دست تو در خواب دامنم
با چشم بسته، باز تویی انتخاب من
صد بار زیر و رو بشود گنبد کبود
دل بسته ام به زخم عمیق حضور عشق
در انحصار لب به لب حلقه های دود
مریم ناظمی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 30 اردیبهشت 1400 10:43
درود بر شما
کاظم قادری 30 اردیبهشت 1400 11:36
سلام ودرودها وبسیار زیبا سرودید مرحبا برشما باد
قول خیس که اشاره به عاشق ومعشوق وریزش اشک و قولهای محکم پایدار درآن لحظات هیجانی بین دودلدار داره به نظرم عبارت خیلی زیبایی نیست
کل چهار پاره بی نقصه وبه نظر من این قول خیس کمی ناخوشایند کردم اون مصرع رو
سعید فرضی زاده 30 اردیبهشت 1400 12:05
سلام همیشه بسرآیید بانوی شاعر
منصور آفرید 30 اردیبهشت 1400 15:30
درود بر شما
زیبا و لبریز از احساس
کیوان هایلی 30 اردیبهشت 1400 20:11
درودها بر شما بانو ناظمی فرهیخته و گرامی
بسیار زیبا و دلنشین سرودید
قلمتان استوارو سبز
babak faghfouri 31 اردیبهشت 1400 01:35
درود بر شما زیبا و روان بود.
مهستا راد 31 اردیبهشت 1400 11:46
با سلام و احترام
"حالا هزار راه نرفته که هرکدام
مثل کتیبه های پراز رمز، مبهم است
از این همه سکوت دلم شور می زند
یک «تو » میان اینهمه آسودگی کم است..."
این قسمت از سرودهتون روز من رو ساخت
مرحبا
علی معصومی 31 اردیبهشت 1400 20:51
کاویان هایل مقدم 01 خرداد 1400 10:27
شکرپاره واژه مناسب تری است بر این قند پارسی که به بنگاله میرود بانو
چهارپاره را به ضرورت قوانین به آن اتلاق می کنند...