از همان جاده ی طوفان زده بر می گردیم
از لب ساحل باران زده بر می گردیم
شب به دریا زده بودیم که با قوی سپید
چنگ بر صورت شیطان زده بر می گردیم
اهل دل از شب گرداب نخواهد ترسید
مثل طوفان بیابان زده بر می گردیم
غرق آرامش بغضیم که از مقصد خویش
مات و آشفته و حیران زده بر می گردیم
بغضم این بار در این حجم غزل جا نشود
با رجز بر غم پنهان ، زده بر می گردیم
پشت تقدیر تو درحنجره هامان شعر است
زخم گاهی پس اندوه فراوان شعر است
به تو دل می دهد این قوی پریشان گاهی
چه کند راه نبرده است به پایان گاهی
دلم از وحشت تنهایی اینجا سیر است
همه ی شهر پس از رفتن تو شبگیر است
من به خاکستر احساس تو دلخوش بودم
توی بن بست نفسهام چو گل خوش بودم
رفتم از چاله ی اندوه به چاه افتادم
مثل داروغه ی شهرم به گناه افتادم
شب که می شد نفسم توی گلو بند نبود
هیچ کس پیش من انگیزه ی لبخند نبود
دردها روی دلم بار گشودند که من
بنویسم غم تنهایی خود در یک زن
زنی از جنس غزلهای غم انگیز خودم
سالها من شده ام کاسه ی لبریز خودم
این حوالی همه بیگانه تر از هم شده اند
مردم شهر پر از واژه ی مبهم شده اند
هیچ کس قدر من از خویش به دریا نزده ست
غیر من هیچ کسی طعنه به لیلا نزده ست
بگذارید به دنیای خودم برگردم
ته این خط به غزل های خودم برگردم
سایه ی درد خودم باشم و در شعر خودم
باز هم خسته و با پای خودم برگردم
بنشینم ته بن بست غریبانه ی خویش
تا به اصل خودم از جای خودم برگردم
سرزمین دل من مامن طوفان ها نیست
دوست دارم که به رویای خودم برگردم
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری
کاش می شد به معمای خودم برگردم
#پرستش_مددی
۱۳۹۸.۰۳.۱۰
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 18
امیر عاجلو 21 مهر 1399 10:40
درود بر شما
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:17
عرض ادب واحترام
سپاس از توجه و مهرتان ،
به سهم خود به عنوان کاربر این سایت قدردان زحمات شما هستم پاینده باشید
جمشید اسماعیلی 21 مهر 1399 12:52
درودها بانو مددی
بسیار زیبا می نویسید
بغضم این بار در این حجم غزل جا نشود
با رجز بر غم پنهان ، زده بر می گردیم
لذت می برم از سروده هاتان
مانا باشید شاعر خوبی ها
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:19
عرض ادب جناب اسماعیلی گرانمهر ،
لطف دارید ،سپاسمندم ،
برقرار باشید و پرعشق
محمد مولوی 21 مهر 1399 13:58
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:20
سپاس گرامی
منصور آفرید 21 مهر 1399 15:12
درود بر شما
بسیار زیبا و دلنشین آفرین بر شما
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:21
عرض ادب بزرگوار ،
سپاسمندم .
برقرار و پایدار باشید .
جابر ترمک 21 مهر 1399 17:13
درود مهربانو دکتر مددی گرانقدر
بسیار عالی و فخیم
آفرین
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:24
عرض ادب و احترام استاد ترمک شاعر بزرگوار ،
مهرتان مانا ،سپاسگزار لطف و مهر همیشگی شما هستم ،
پاینده باشید و پرعشق.
آرامش ظهرابی 21 مهر 1399 19:04
سلام عالی بود بانو
پرستش مددی 21 مهر 1399 20:25
درود ،سپاسگزارم ،
سبز باشید و آفتابی
علیرضا علیدادی شمس ابادی 22 مهر 1399 01:41
درود برشما بانوی ارجمند زیبا سروده اید
پرستش مددی 02 آبان 1399 22:12
درود جناب علیدادی گرانمهر ،
یک دنیا سپاس
جواد مهدی پور 22 مهر 1399 14:22
سلام و عرض ادب محضرتان استاد گرانقدر بانو مددی
لذت بردم از غزل مثنوی زیبایتان
عالی ست
درود بر شما
زنده باشید به مهر
پرستش مددی 02 آبان 1399 22:14
با درود ،
یک دریا سپاس جناب آقای مهدی پور گرانمهر ،
سبز ، سبز باشید و آفتابی و نونفس
کاویان هایل مقدم 22 مهر 1399 17:37
غزل مثنوی بس زیبا و حاکی از احساس درونی شاعر
تبریک میگویم
پرستش مددی 02 آبان 1399 22:16
با درود جناب آقای هایل مقدم ،
یک دنیا سپاس ،
سبز باشید و آفتابی