در شعرهایم بارها پیشت کم آوردم
مانند باران از نگاهم نم نم آوردم
از اشک هایم پشت این ابیات می فهمی
بر گونه هایم دانه های شبنم آوردم
لای نفس هایم ترا تقدیر خواهم کرد
انگار از بیت المقدس مریم آوردم
پیغمبر احساس شبهایم ببین حالا
از آسمان ها آیه های محکم آوردم
حوای چشمت میشوم تا حس کنی از دل
شیرازه ی جان از درون آدم آوردم
تو احتمال بارش شبهای من هستی
از عمق شعرم واژه ها را کم کم آوردم
پایان شبهایم همیشه غرق بی تابیست
مثل "پرستش" رازهای مبهم آوردم
#پرستش_مددی
۱۳۹۷.۰۴.۲۳
@mehrabEparastesh
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 14:18
☆☆☆☆☆