تقدیم به حضرت امام رضا علیه السّلام
.
غریبه نیستم هرچند ماندم از تو دور آقا
که دارد التفاتت در دل و ذهنم عبور آقا
/
کبو تر وار درپروازم از دریا چه ی رویا
بیا بان در بیابان تا به این در یای نور آقا
/
برای اولین بارم سفر کردم که می دانی
به همراه پدر می آمدم اینجا چه جور آقا
/
تما م جاده ها را لحظه لحطه زندگی کردم
تمام کو چه ها را در دلم دارم مرور آقا
/
درون خاطرات من نشستی با تو ما نوسم
چه در شام دل آزار و چه در صبح بلور آقا
/
دویدم سمت ایوان طلا دیدم پدر می گفت
که باید باشم اینجا در حریم تو صبور آقا....
/
هنوز از آن اذان بی ریا قلبم درخشان است
ولذت می برم از گنبد و صحن و سرور آقا
/
وحالا روبرویت این قدر از شوق لبریزم
به لطف انحصار عشق تو دارم حضور آقا
/
در این آشفته بازار افتخارم ضامن آهوست
که تا دست از سرم بر دارد استیلای زور آقا
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
علی معصومی 16 فروردین 1399 01:05
☆☆☆☆☆☆☆
ولی اله بایبوردی 18 فروردین 1399 18:19
سلام
دویدم سمت ایوان طلا دیدم پدر می گفت
که باید باشم اینجا در حریم تو صبور آقا.
درودها
استاد انصاری عزیز
اجرتان با امام همام
دستمریزاد
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 22:00
. با بهترین درودهایم
. استاد سروده ای عالی بود
.