1-
ای روشنای خاموش
ای اولین هم آغوش
تو امتداد شعری
یادت نشد فراموش
2-
دوردست
یعنی دستانت از ماه ، دور است
اما مهتاب یادش ، شبهای دلتنگی را روشن می کند...
3-
یادِ بارانی تو
می برَد پرده ی افکار مرا
تا جایی که دلم بی پرده می سپارد خود را
به نسیمِ خنکِ رویایت...
4-
پرده ی آزادی می رقصد
نرده اما هردم،
برده ی سردیِ ناچار ِسکون...
5-
نام تو سمفونی بغض شده
دم به دم آهنگِ هق هق می زند
6-
یادِ تو بغضِ همیشه
در گلوی روزگارم...
7-
زده پاییز، به مرداد دلم
بی تو افسرده تر از ایرانم..
8-
دوری تو
خستگی مزمن است
می کشم هر روز نعشی را به دوش
9-
واژه ها
حبسِ سکوت
در قفس دلتنگی...
10-
تو بی تکرار را ،
هر لحظه دلتنگی تکراری
مکرر می زند فریاد
11-
چرا باید نبودنهای تو باشد
دگر قافیه ی اشعار هرروزم؟
12-
بهار اینجاست
نسیمِ خاطرات تو
میانِ دوزخِ اندوه...
13-
برایم غزل بگو تا مثل چشمانت مست شوم...
14-
در من انگار شبی منتظر است
تا که روشن شود از دیدارت...
15-
ببین مرداد هم حتی ز درد رفتنت اندوه می بارد
هوا امروز هم بغضی غریبانه به دل دارد
پس از تو نامه های من پر از انبوه دلتنگی ست
قلم در دفترم بی تو، دگر مرثیه می کارد
16-
من و خالیِ آغوش و غم تو
سوال و بغض و کوچ مبهم تو
منم شمعی که می سوزم ز هجرت
تولّد، بغضِ تلخِ ماتمِ تو
17-
شده آوار، غمت بر سر دل،
من بدون تو به کی تکیه کنم؟
با خودش برده مرا غصه ی تو
کارم اینست فقط گریه کنم
18-
یاد تو تکرار می گردد ولی
خنده ات تکرار می گردد مگر؟
19-
حال و هوای شعرم حال و هوای اندوه
از دست رفته و من، سرشارِ بغضِ انبوه...
پ.ن:
به یاد ناب ترین رفیقم ...
مهناز نصیرپور
نقد 2
شیما رحمانی 07 شهریور 1402 17:26
درودها دوست من. کوتاه های زیبا و نغزی خواندم????????????????موفق باشین
علی معصومی 07 شهریور 1402 22:57
درودها بر شما
خانم نصیر پور ارجمند
♡♡♡
خط زیبای تو را دیدم
که در دفتر
با چلیپا راز و رمزی داشت
مثل
نستعلیق