شاعر
رباعی اول:
شاعر که نگوید ز جنون عاقل نیست
حرفی نزند از کم ما کامل نیست
هرچند کند هجو و هجایی اما
بیهوده کند مشق قلم عامل نیست
رباعی دوم:
شاعر که نگوید ز جنون جانی نیست
حرفی نزند از می و جام جامی نیست
هرچند زند عینک دودی اما
بیهوده کند مشق قلم نامی نیست
پ.ن:
وزن: مستفعل مستفعل مفعولن فع
عامل: عمل کننده
جانی: گرامی ، عزیز.
و جناس تام دارد به
1. جانی بخارایی از شعرای فارسی زبان است که در زمان ظهیرالدینمحمد بابر بهکابل رفته و در دربار بابر و همایونشاه کار او بالا گرفت و از امرای معتبر گشت و بهنظر مؤلف "صبح گلشن" ، بهدست یکی از غلامان در سنه ی 985 هجری مسموم و کشته شد. وی از استادان غزل عصر خود بود.
2. مولانا اسد همدانی متخلص به «جانی» از شعرای اواخر قرن دهم معاصر صادقی، نویسنده تذکره مجمعالخواص بود. نقل است جانی همدانی از خط خوش و نیکویی بهرهمند بود. این شاعر سرودههایی به شکل معماگونه دارد که مشهور است.
نامی: نامور؛ نامآور؛ نامدار؛ بنام؛ مشهور
و جناس تام دارد به
احمد بن محمد دارمی مصیصی، مکنی به ابوالعباس و مشتهر به نامی: شاعر، ادیب و لغوی عرب در سده ی چهارم قمری بود.
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 2
میرعبدالله بدر ( قریشی) 06 امرداد 1396 14:28
سلام و درود ها بر شما مهربانوی فرزانه
خیلی زیبا و عالی سرودید شاعر ارجمند
برقرار باشید.
مریم موسوی 12 امرداد 1396 19:08
سلام و درود جناب آقای قریشی
ممنون از لطف همیشگی حضورتون و نگاه زیبایتان.
در پناه ایزد منان هماره سربلند و پیروز باشید.