3 Stars

با بال غزال !

ارسال شده در تاریخ : 17 اسفند 1396 | شماره ثبت : H946026

با بال غزل !


خواهم به جهان عرصه کنم شعر ترم را
تا خلق به عالم بشناسد هنرم را

هر مصرعی از شعر من آبینه ی عشق است
با دیده ی انصاف نظر کن اثرم را

با یاد تو گفتم که به خاطر بسپاری
این گفته ی شیرین خوشِ چون شکرم را

با بال غزل می پرم آنگونه که خورشید
از فرط شگفتی بزند بوسه پرم را

از بسکه حسد دیدم از این مردم بی درد
با چشم خطر می نگرم دور و برم را

خواهم که به دنیای خموشان بنهم گام
تا بر تو رسانند رفیقان خبرم را

آنگونه ریا گشته فراگیر که نومید
پوشیده ام از هر که تو گویی نظرم را

تنها نه همین آتش قهر تو دلم سوخت
طاقت اگرت هست نگه کن جگرم را

باغم سرِ ویرانه ام این نکته بخوانید
کایام چه آورده به سر بار و برم را

عالم دوران دارد و بر گردِ سرِ من
کوبم همه شب بر در و دیوار سرم را

چون شمع شدم آب و رسیدم به تباهی
بیهوده نشستم که ببینم سحرم را

دُردانه ی اشک شفق از خون شده گلرنگ
کورست هر آن کس که نبیند گهرم را



شعر از - مجید شفق

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 155 نفر 203 بار خواندند
محمد جوکار (25 /12/ 1396)   | حبیب رضایی رازلیقی (25 /12/ 1396)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا