3 Stars

دوبیتی 128

ارسال شده در تاریخ : 14 دی 1400 | شماره ثبت : H9419450

دوست دارم یار نیکوتر زِ خود پیدا کنم
تا که جانم را به حرف نیک آن شیدا کنم
آنکه حرف دانش و علم و هنـر یادم دهـد
جای دارد جان خود با حرف آن سودا کنم
٭٭٭
گر توانم زجر دست دشمن از خود وا کنم
راحت و آسودگی را می توان پیدا کنم
زجردشـمن، یارب عجب تلخست وسخت
ای خدا مرگش مهیا کُن که من امضا کنم
٭٭٭
هستی کز او بُود ، سببـی شد به هست ما
هـمراه ما بُده است زِ روز الست ما
مـا را در این زمانه ،که آورده و می برد
تا بشکنـد طریقه ی هـر قول پست ما
٭٭٭
هستش که عیش ونوش جهان داده دست ما
داد آن به ما ، ولـی نشـد پای بست ما
این عیش ونوش وناز و تنعّم که درمن است
بیرون کشد در عاقبت از چنگ دست ما
٭٭٭
در تک وتازی وجنگ علم به بحران رسـد
در تک و تازی وبحث علم به پایان رسـد
گر تک وتازی نبود ، این دو اثـر خفتـه بود
کی اثـر خفتـه ، از دور نـمایان رسـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 64 نفر 80 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /10/ 1400)   | حسن مصطفایی دهنوی (16 /10/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /10/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا