3 Stars

دوبیتی 172

ارسال شده در تاریخ : 25 فروردین 1401 | شماره ثبت : H9420484

فریاد از آن شــرارت این چـرخ کینه جــو
خونش نمی توان که بریزم به صـد ســبو
کـو چاره ام که سـر نـنهم پیـش تیغ او
ناچــار سـر نَـهم به دَم تیغ آن عــدو
٭٭٭
این گرگ دهــر آدمیــان را کــه می برد
هـر جا بَـرَد تمامی ما را که می خــورد
این دشت بی حفاظت و صحرای پـُر خطر
این گلّه را نــگر که چه آرام می چــرد
٭٭٭
گردشـت چرخ در همه جا می برد مــرا
این ظلم چرخ در همه جا می زنــد مــرا
گردش کنـد و می نهد آخر به زیر خاک
خاکسترم کند به جهــان بـسپرد مــرا
٭٭٭
هزار مرتبــه گفتــم به مــردم گمــراه
چرا زِ روز قیامــت نمی شویــد آگاه
قبـول درگه معبـود خــود نمی گردیــد
چه مردمان و چه درباری و گدا و چه شاه
٭٭٭
در ملـک آفرینـش ما را که ره ندانــد
در ملک فانــی اول مــا را به ره نهادنــد
یاران چه چاره داریـم بـر اختیـار ملکـش
بی اختیـار ما بود در ملک خـود بدادنــد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 87 نفر 101 بار خواندند
امیر عاجلو (30 /01/ 1401)   | محمد مولوی (30 /01/ 1401)   | حسن مصطفایی دهنوی (01 /02/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (30 /01/ 1401)  محمد مولوی (30 /01/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا