عارف کسی بُـوَد ،که نظر بر سخن کند
عارفـتر آن کسی ،که نکوتر سخن کند
بسیار تر سخن زِ بشر بوده است و هست
اما ، که محتوای سخن را حَسَن کنـد
٭٭٭
عارف که محتوای سخن را نظر کنـد
معنی و محتوای سخن را زِ بـر کنـد
عارف که محتوای سخن را نکوشناخت
نتوان که محتوای سخن را هـدر کنـد
٭٭٭
هر کس به پاس همت عارف عمل نمود
از کار خیر عارف دانـا هنـر نمود
هر کس به مثل عارف دانـا عمل کنـد
از کار سخت مردم نادان گـره گشـود
٭٭٭
عارف که ترک هر سخن معتبـر نـکرد
خود آن سخن به مردم گـمره اثـر نـکرد
عارف تمامـی سخنش با بلاغت است
صلح و صفای خلق و مگر معتبر نـکرد
٭٭٭
عارف مگر به امـر حقیقت نظـر نـکرد
تا از حقیقت اش همه مردم خبـر نـکرد
عارف همیشـه رو به حقیقت روانه بود
غیـر از به راه حق ، به ره بـد گذر نـکرد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 تیر 1401 16:42
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 27 تیر 1401 06:30
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید