تو نبودی
شب بود
با چند رویه
با چند آستر
من گریستم
تاریخ گریست
تو نبودی
اما همچنان شب بود
ضخیم تر از پیش
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 26
-
-
-
-
مینا تمدن خواه 04 شهریور 1399 19:04
درودها نثارتان استادبزرگوار و عزیزم جناب آقای عرب عامری
بسیارعالی دلنشین و قابل تامل
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
-
بهنام حیدری فخر 04 شهریور 1399 19:12
درود بر شما استاد گرانقدر جناب عامری عزیز
بسیار زیبا تصویر سازی کردید،فاخر و ظریف سرودید
مانا باشید گرامی
-
-
-
-
-
-
-
-
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
aaa bbb
-
Asal Amiri
-
سامان بقایی
نقد 2
رضا زمانیان قوژدی 06 شهریور 1399 11:13
درودها استاد عامری عزیز
زیبا و دلنشین قلم زده اید
مانند اشعار دیگرتان، دارای چندین وجه است.
بسته به زاویۀ دید مخاطب، افقی متفاوت از
دیگران به او می نمایاند.اعجاز شعر شما در این است
مانا باشید
ابراهیم حاج محمدی 07 شهریور 1399 02:41
درود حضرت دوست . این اثر یک سپید تمام عیار ، فاخر، بیادماندنی و اسطقس دار است. و جِدّاً دست مریزاد باید گفت
من اهل مداهنه نیستم . بر این باورم که 《بَه بَه و چَه چَه های اَلَکی》 اولاً نان به قرض یکدیگر دادن است و ثانیاُ بعضی ها را به باور کاذب می رساند و از همین روی بزرگترین مانع پیشرفت در سرودن و بلکه عامل اصلی پسرفت و درجا زدن است.
مهران مدیری در مرد هزار چهره چگونه به این باور کاذب رسید که واقعا شاعر است ؟ یاد داشت خرید منزلش را از جیبش در آورد و مثلاً خواند که :
《سر راه که برگشتی،
سیب زمینی یادت نرود،
خمیر دندان تمام شده است،
لباس هایت را یادت نرود از لباس شویی سر کوچه بگیری
سطل زباله را خالی کن،》
همه با به به و چه چه او را تشویق کردند و مهران مدیری باورش شد که شاعر است.
او در مرد هزار چهره به همین ترتیب پزشک متخصص شد!!!
این است حال و روز بعضی بزرگوارانی که اگر نقدی بر باصطلاح شعرشان می شود گمان می کنند که قصد عداوت و دشمنی در میان است.