کارگر،،،
شعر نمی خواند،
کتاب هم!
کارگرها
کم تر عاشق می شوندوُ،
زیاد گرسنه!
...
کارگر،،،
کار می خواهد و "پول''
تا روزهای برفی ی بیکاری
سرپناهی داشته باشد
--کنارِ همسر و فرزند!
...
کارگرها کار می خواهند
نه قانون،،،
--کار می خواهند نه سندیکا،
--کار می خواهند نه انجمن!
کارگر،
--ایسم نمی شناسد!
...
کارگرها انسان اند
بیائید باور کنیم
و تلاش دارند
تا با آن سفره ای ساده داشته باشندو،
سرپناهی
و سیر کنند خانواده راوُ،
--پوشاکی
که زنده بمانند
برای فردا،
و فرداهای دیگر..!
...
کارگر جماعت
--انسان ست
خوب ست بدانیم
--انسانیت می خواهد
نه قانون!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
نظر 6
-
سیمین کیانی 01 شهریور 1399 04:39
شعری که حرف دل مردم را بازگو کند بسیار ارزشمند است
درود برشما و قلمتان که این گونه زیبا درد جامعه را بیان کرد
-
اکرم بهرامچی 01 شهریور 1399 23:06
کارگرها عشقشان پینه میبندد لابه لای انگشتان ترک خورده و نگاه ِ همیشه مبهم کارگربرای دستمزدی حلال و ناچیز دنیائیست از آزادگی و افتخار / خدا لابه لای پینه ی دستانشان گل می کند کارگر عشقش تا ابد پابرجاست هرگز فریب رنگ وروغن گل های کاغذی را نخواهد خورد
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد قدیمی
-
مهری کندری
-
hossein fathi
-
مجید شرفزاد
-
بهروز قاسمی_رها
-
عبدالنبی ژاله
-
ن د
-
انوش بیات
نقد 2
جمشید عزیزی 31 امرداد 1399 20:35
عرض ادب
به مسئله خوبی اشاره کردید، اما این اثر فاقد صور خیال و شعریت است. با مطالعه اشعار شاعران به نام در حوزه شعر سپید می توان توان خود را ارتقا بدهید برای نوشتن عجله نکنید
موفق باشید
رضا زمانیان قوژدی 03 شهریور 1399 08:23
درود هاسعیدجان
سروده ای از سرِ درد، دردی از سرِ عار و عازی از سرِ عشق
احتمالا این شعر مناسبتی مثل روز کارگر دارد وگر نه، اینها که
پفتید، مغلمها نمی خواهند؟!اقشار دیگر چه؟
مانا باشید