3 Stars

خاکستر

ارسال شده در تاریخ : 14 فروردین 1401 | شماره ثبت : H9420397

خاکستر

نشسته شعله آتش به پای خاکستر
فقط بخاطر چون و چرای خاکستر

فدای سوز دل پر شراره ای گردم
که خود زبانه کشد از ورای خاکستر

زبان سرخ و سر سبزه می شود روزی
پرند حادثه ای در سرای خاکستر

اجاق سرد زمان تا ابد نخواهد خفت
اگر بنا شده آتش برای خاکستر

دمی که دود دلی سرگرفته تا خورشید
زمین چه چاره کند جز بلای خاکستر

حکایت دل ما مرغ آتشین بالیست
که شعله ور شده از ماجرای خاکستر

به ضجه های زمین مهلتی مهیا نیست 
مگر دوباره شود مبتلای خاکستر
◇◇◇

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 67 نفر 120 بار خواندند
امیر عاجلو (17 /01/ 1401)   | مروت خیری (17 /01/ 1401)   | محمد مولوی (18 /01/ 1401)   | محسن جوزچی (18 /01/ 1401)   | علی معصومی (18 /01/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (17 /01/ 1401)  محمد مولوی (18 /01/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا