رفیق نیمه راه
مرا با خود رها کردی و رفتی
اسیر و مبتلا کردی و رفتی
نماندی تا ببینی سوختن را
فقط آتش به پا کردی و رفتی
دلی دیوانه ی بی خانمان را
میان ماجرا کردی و رفتی
به جای خانه ی امن و امانم
دمی سنگ بنا کردی و رفتی
نشستی و به جای مهربانی
کمی چون و چرا کردی و رفتی
ندانستم رفیق نیمه راهی
مسیرت را جدا کردی و رفتی
کنون دست خدا همراهت اما
نمی دانی چها کردی و رفتی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 آبان 1401 12:36
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
طارق خراسانی 06 آبان 1401 16:15
ندانستم رفیق نیمه راهی
مسیرت را جدا کردی و رفتی
کنون دست خدا همراهت اما
نمی دانی چها کردی و رفتی
خیلی زیباست
درود بر استاد معصومی عزیز
در پناه خدا