اوج دغدغه
دوباره زد به سرم تا بهانه ام باشی
مسیر صبح امید و نشانه ام باشی
به جای زمزمه های نهفته در گوشم
سرود و نغمه تار و ترانه ام باشی
اجازه می دهی آیا به رسم همراهی-
به اشتیاق دلم روی شانه ام باشی؟
کبوترانه تر از آرزوی خوشبختی
هوای بال و پر و آشیانه ام باشی؟
شکسته قامت این کوله بار سنگینم
که اوج دغدغه آب و دانه ام باشی
مرا به آتش حسرت کشیده چشمانت
که شعله شعله سوزم زبانه ام باشی
♤♤♤
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 25 خرداد 1402 22:20
درود بر شما
علی معصومی 11 امرداد 1402 18:53