مثل باد
آرزو دارم بیایم پا به پایت مثل باد
طی نمایم جاده را تا بینهایت مثل باد
سر سپردم روی بازویت که بار دیگری
پر شود از های هایم شانه هایت مثل باد
دوست دارم گل بچینم از نگاهت با نسیم
جان بگیرم پیش هر ناز و ادایت مثل باد
پر شود از رقص چین دامنت صحرا و من
هی بپیچم گرد چشم سرمه سایت مثل باد
تو بخندی، من بخوانم بیتی از دلدادگی
زیر چتر آسمانی از دعایت مثل باد
آرزو دارم که بار دیگری حیران شوم
در میان خلوت صحن و سرایت مثل باد
از خزان لحظه هاییکه به جز حسرت نبود
من چه دیدم بین هر چون و چرایت مثل باد؟
♤♤♤
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 26 مهر 1402 10:53
.مانا باشید و شاعر
سیاوش دریابار 27 مهر 1402 07:36
شنیدم
بعد من تنها نبودی
شنیدم
بعد من می می سرودی
سلام
شعرتان بسی زیباست
برای قلم سبزتان آرزوی مانای دارم
فکر گران سنگتان جاودان
موفق باشید
حفیظ (بستا) پور حفیظ 27 مهر 1402 22:15
درودها جناب معصومی زیبا بود