خاطرخواه
خاطرم را شاد کن با خنده گهگاه خود
آسمانم را برقصان زیر نور ماه خود
چشم هایم را نمی بندم به امیدی که باز
درد کابوسی نگرداند مرا آگاه خود
تکیه بر دیوار و سمت آفتاب مشرقم
تا صدایم می زنی از سردر درگاه خود
بهترین سیب و انار باغ های روستا
تر نما کام مرا با یک سبد همراه خود
غصه ام را بارها در قصه هایت گفته ای
بار دیگر یاد کن از نام خاطرخواه خود
کاکل آشفته ات حال پریشان منست
تا که سرگردان شوم مابین راه و چاه خود
آرزوهای بلندم را معما کرده ای
کاش میشد حل کنی با مصرع کوتاه خود
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 فروردین 1403 07:42
درود بر شما
محمود فتحی 05 فروردین 1403 10:20
سلام نوروزتان پیروز با آرامش
مواید شادکام باشید