- لیست اشعار
- موضوع
- عمومی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جعفر لاهوتی آذر
در01 /03/ 1348 -
فرزاد کاکاوند
در01 /03/ 1365 -
الهه دهقان
در01 /03/ 1364 -
علیا کوثیا
در01 /03/ 1395 -
مروت خیری
در01 /03/ 1362 -
samaneh nouri
در01 /03/ 1362 -
بهروز بجروانی
در01 /03/ 1399 -
سحر غزانی
در01 /03/ 1399 -
محمدباقر انصاری دزفولی
در01 /03/ 1400 -
فاطمه عسگرپور
در01 /03/ 1400 -
مجید کرم دل
در01 /03/ 1400 -
مریم محبوب
در01 /03/ 1348 -
محمدشفیع دریانورد
در01 /03/ 1365 -
شیدا شهبازی
در01 /03/ 1355 -
شهلا مظفری
در01 /03/ 1367 -
لیلا طیبی
در01 /03/ 1369 -
جواد خاشعی
در01 /03/ 1358
درانقضاء تمام فصل ها روزی > بهار نشست وخمیده جان میداد کنار پدری سالخورده و بیمار<کودکی میگریست ولی نان میداد وزمان بدترین شکل منحوسش>زهربه من به او به آن میداد فصل آرامش ازکجای ما رد شد؟<آدمی با ...
ادامه شعرنوع شعر: خوشه ای یا متغیّر گریه بس کن، که من از کوی سحر می آیم شاد زی دخترِ گل، با بهارانم و با موجِ خبر می آیم خبری هست پسِ پرده ، کمی صبر ، سحر می آید « چشــم زخمی، زده بر پیـــکرِ ماه...
ادامه شعرشخصی بعد از عمری شصت ساله پسرش گفت :تورا چیست در این میانه ؟ پدر گفت هر چه کردم خطا بود خطا جز ناکردهایم و آنهم خطایی است که تو می کنی احمد رضایی الف پایدار+ ...
ادامه شعرداعش از قلب کور قافله لشکر می آورند لشکر برای گسترش شر می آورند یک عده از تبار مغول های قرن هفت جمعی هم از نژاد سکندر می آورند قانونی از سیاهی دنیای ذهنشان فتوایی از گناه فراتر می آورند ...
ادامه شعرزهره به دستی که رود دارد و بر لب سرود: «مرگ به قوم یهود... ، ننگ بَرآل سعود[1] گفت هم از جان و دل، بر یَمن و اهلِ عشق از افقی دور دست...، زهره ی چنگی درود نی سخن از ماسواست،گفتهء د...
ادامه شعر1 از ذاتِ خدا ز هر کسی پرسیدم هر نکته کنار نکنه ای می چیدم قانع نشدم ز نکته ها ...، تا روزی در موجِ نگاهِ تو... خدا را دیدم 2 از آن شده ام به کُنهِ عالم آگاه کای عشق به کُنهِ ذره ا...
ادامه شعرگر ببنـــدی در بــــه رویـم تا در دیگر زنم من نــه آن باشـم کــز استدعا در دیگر زنم تا که سـرمست می وصــل توام قسمت مباد کز برای جـرعــه ای صهبــــا در دیگر زنم در پناهم گیرو بنشان چون طفیلم د...
ادامه شعربه میان عشقبازان تــو چـه عاشقی خـدا را ! که نـدای یا محمّد(ص) ز خـداست آشنـا را نسزد بجز تـو اَلـْحق به کسی چنین رسالت که به مُهر ختم گشتــــی سر ِ خیل انبیــا را ن...
ادامه شعرهــزار حنجره از توحید در آن جهنم نامردی، در آن زمین پُر از تردید در آن جزیره که از خاکش، به غیرِ جهل نمی رویید وبای حرص و حسد جاری، به کوچه کوچه ی رگ هایش از آسمان سیاهش جز، هراس و یأس نم...
ادامه شعر1 شعریست که حَک بَردل و آن گوهر یکتاست مضمونِ چنین شعر به هر گوشه هویداست بشـنو سخـنِ خسروِ ما را که چـه زیباست روزی زِ سَر سنگ عقـــابی به هـوا خاست وَنـدَر طلــبِ طعـــمه پَـــر ...
ادامه شعرای که دل، قربانِ چشمانت ! می شوم کی باز من مهمانِ چشمانت ؟! ای کـه قطـره قطـره اعضایم بــه تــو لبّیـک می گـوینـد! عــــشق را در عـالم ِ عرفان ِ چشمانت خواندم از قـرآنِ چشمانت * از ت...
ادامه شعرتو بی" من" شاعر ی وقتی شعور بی تو غوغا میکند با غزلهای "او". . . دانه دانه واژه به واژه سروستان شعر می روید دردلت با حضور سرو سهی وقتی "خود آ" در میان است . . ....
ادامه شعرسمفونی مرگ کسی از کوچه های زندگی دل تنگ می آید شکسته ،خسته ،چون بازنده ای در جنگ ،می آید کسی که زیر پاهایش زمین از درد می نالید به چشمش یک قدم،اندازه ی فرسنگ می آید نشسته ر...
ادامه شعرای سرزمین مادری ، آنا یوردیم چگونه ز هم ، چنین میان جاده یافتیم تو در آن گوشه و من در این مرکز چرا این چنین طولانی ، فاصله یافتیم من و این تربت ، با هم الفت ساختیم چگونه رنگ غربت را ، ساده یافتیم...
ادامه شعردلم سرودِ خوشِ اطلسی و شب بوهاست مسیرِ هجرتِ اندیشه ی پرسـتوهاست هنــوز دســتِ دلم بی خیال سنگ انداز گرفته خانه به هرشانه ای که گیسوهاست بـرای زخم دلِ من،... ،مگو طبیـب آید نگا...
ادامه شعربسان حبابی بلورین در پرتگاه فاصله و ادراک ایستاده ام ببین هنوز جنون جریان خون تو در رگهایم جاریست و تمام برگ های این تقویم سالهاست از قاب سایه های من عبور کرده است وهنوز آشیانه ام...
ادامه شعررها کردم دل و جان را ، به شوقِ مهرِ عاقل ها شد از آن جمعِ عاقل ها، غم و دردی که حاصل ها دلِ دیوانه ی عاشق، به خون رقصد زِ غافل ها الا یا ایها الساقی اَدِر کَاسَاً وَ ناوِلها که عشق آسان نم...
ادامه شعرشراب یاد وقتی شراب یاد تورا نوش می کنم خودرا در این میانه فراموش می کنم خورشید را که روشنی عالمی از اوست پیش چراغ عشق تو خاموش می ک...
ادامه شعرای نسیم خیال ،که ز کوچه ی ذهنمان می گذری چرا موقع نیاز ، از پس کوچه های آن می گذری تا زبان به بیان پیچ و خمهایت می گشایم لکنتم با تو چنان می کند که با نسیان می گذری...
ادامه شعرتمام دردهایه دنیا با دل من آشناست دل من همچو صوفی از خوشی های دنیا جداست دل من.دلیل تمام بی کسی هاودردهایم دل من بی تو قطعا که بی هواست پایان دردهایه من کجا و کی است و حس میکنم که دردها...
ادامه شعر