نوع شعر: خوشه ای یا متغیّر
گریه بس کن،
که من از کوی سحر می آیم
شاد زی دخترِ گل،
با بهارانم و با موجِ خبر می آیم
خبری هست پسِ پرده ،
کمی صبر ،
سحر می آید
«
چشــم زخمی، زده بر پیـــکرِ ماهت، چشمی
کرده آزرده عجـب چشـمِ سیاهت!! ، چشمی
صبر کن، زخم تو را دست دلِ من به دعاست
از خـدا باد شود پشــت و پناهت...، چشمی
»
گریه بس کن
خطر از گوشه ی چشمِ تو گذشت
که دعایی،
ز دل عاشقِ دیوانه ی چشمِ تو گذشت
صبر کن،
مژده ی ارباب نظر می باشد:
«شب به پایان شد و غم می رود و
موسم شادی در راه...»
«
عشق خوانیِ سحـر می شــنوم، باور کن
رونق از عشق و هنر می شنوم ، باور کن
من نه از خـود سخنی گفته، خدامی داند
نغمـه از جای دگــر می شـــنوم، باور کن
١٨ آذر ١٣٩٣ طارق خراسانی
پ . ن
شاید باور نکنید ولی این موضوع واقعیت دارد که اولین شعر به اصطلاح " نو " و خوشه ای را حضرت مولانا سروده است که نمونه ی آن تقدیم چشمان تیز بین شاعران فرهیخته ی سایت شعر ایران می شود:
نه مرادم نه مریدم ،
نه پیامم نه کلامم،
نه سلامم نه علیکم،
نه سپیدم نه سیاهم.
نه چنانم که تو گویی،
نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند و شنیدی.
نه سمائم،
نه زمینم،
نه به زنجیر کسی بسته و نه بردهی دینم
نه سرابم،
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم،
نه گرفتار و اسیرم،
نه حقیرم،
نه فرستاده پیرم،
نه به هر خانه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم، نه بهشتم
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم،
نه نوشتم،
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم....(تا اینجا شعر نو می باشد )
»
حقیقت
نه به رنگ است و نه بو،
نه به های است و نه هو،
نه به این است و نه او،
نه به جام است و سبو... (شعر کلاسیک)
«
گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته و در پرده بگویم،
تا کسی نشنود آن راز گهربار جهان را،
آنچه گفتند و سرودند تو آنی ...
خود تو جان جهانی،
گر نهانی و عیانی،
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی
که خود آن نقطه عشقی
تو اسرار نهانی
همه جا تو
نه یک جای ،
نه یک پای،
همهای
با همهای
همهمهای
تو سکوتی
تو خود باغ بهشتی.
تو به خود آمده از فلسفهی چون و چرایی،
به تو سوگند که این راز شنیدی و
نترسیدی و بیدار شدی،
در همه افلاک بزرگی،
نه که جزئی ،
نه چون آب در اندام سبوئی،
خود اوئی،
بهخود آی
تا بدرخانهی متروک هرکس ننشینی
و به جز روشنی شعشعهی پرتو خود
هیچ نبینی
و گل وصل بچینی.......! (و این قسمت آخر هم دقیقا یک شعر به اصطلاح "نیمایی" و یا "نو" می باشد.)
پس ملاحظه می شود مولانا ابتدا با یک قطعه شعر نو کار خود را آغاز می کند و در میانه دو بیت شعر کلاسیک دارد و عاقبت با قطعه شعرنوی این اثر اعجاب آور به پایان می رسد ... امروز به این شکل از شعر می گوییم: « شعر متغیّر یا خوشه ای» مانند غزل - مثنوی که نوعی شعر خوشه ای محسوب می شود.
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 25
منوچهر منوچهری(بیدل) 30 اردیبهشت 1394 19:09
استاد عزیزچه بگویم که زیبائیرا به تماشا گذاشید ولی با دلی پرخون براستی لت بردم دوست مهربان ودل نازک من از ماست که بر ماست
خود را آزورده خاطر نکن ای کاش بزرگان نیمی از احساس شمارا داشتند
طارق خراسانی 30 اردیبهشت 1394 23:23
سلام بر حضرت استاد منوچهری عزیز
عزیز جان همه
سپاس از لطف و محبت آن شاعر فرزانه ی سرایم
در پناه حق شاد و تندرست زی
طارق خراسانی 30 اردیبهشت 1394 23:23
سلام بر حضرت استاد منوچهری عزیز
عزیز جان همه
سپاس از لطف و محبت آن شاعر فرزانه ی سرایم
در پناه حق شاد و تندرست زی
کمال حسینیان 30 اردیبهشت 1394 19:43
درود بر استاد طارق عزیز
مکتب تان همیشه پر بار است و مغتنم بر من
می آموزم و لذت می برم
قلم تان سبز و مانا
طارق خراسانی 30 اردیبهشت 1394 23:25
سلام و هزاران درود بر حضرت حسینیان
سپاس از لطف و محبت همیشگی شما گوهر عشق و معرفت
در پناه حق شاد زی
طارق خراسانی 30 اردیبهشت 1394 23:25
سلام و هزاران درود بر حضرت حسینیان
سپاس از لطف و محبت همیشگی شما گوهر عشق و معرفت
در پناه حق شاد زی
احمد البرز 30 اردیبهشت 1394 20:28
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:08
درود ها بر حضرت البرز شاعر گرانقدر
با سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه حق
علی اصغر اقتداری 30 اردیبهشت 1394 21:31
درود بر شما جناب طارق
عارفانه ی زیبایی بود
با این وصف مولانا مبدع شعر نو بوده نه نیما!
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:15
با سلام و درود بر اقتدار شعر و ادب سرزمینم
حضرت استاد اقتداری
آنچه اکنون از مسلمات است مبدع شعر نو حضرت مولانا ست بر طبق مدرکی که بوده و اهل شعر و ادب تا به حال متوجه آن نشده اند.
درد آور است که کار یک شاعر کهن سرا را فردی می آید به نام خود ثبت می کند و بعد دیگران می آیند به شعر کهن و شعرای کلاسیک سرا توهین می کنند.
دقیقن دریافتم شعر نو و خوشه ای را جناب مولانا قبلن سروده است و زنده یاد نیما ترویج دهنده شعر به اصطلاح نو که حال فهمیدیم کهنه می باشد بوده اند.
حقیر هم پس از این اعلام خواهم کرد که مروج شعر خوشه ای حضرت مولانا هستم
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه رب العالمین
دادا بیلوردی 30 اردیبهشت 1394 22:52
درود بر جناب خراسانی عزیز و بزرگوار
احساستان را نوشیدم
قلمتان همواره بهاری و دلتان جوشان و طبعتان جاری باد.
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:16
با سلام و درود بی حد
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه حق
سمانه تیموریان (آسمان) 30 اردیبهشت 1394 23:16
به به
سلام بر استاد عزیزم
بینظیر سرودید مثل همیشه
کاملا درست فرمودید مولانا پیشگام شعر نو بوده
درود بر شما .
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:17
با سلام و درود بی حد
سپاس از حضور پر مهرتان
بله تا اینجا بر طبق مدرک موثق دانسته ایم که حضرت مولانا مبدع شعر نو می باشند.
در پناه حق
فهیم بخشی 31 اردیبهشت 1394 01:51
سلام ودرود و ارادت
بسیار زیبا
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:18
سلام و هزاران درود بر حضرت بخشی
سپاس از حضور پرمهرتان
در پناه حق
اله یار خادمیان 31 اردیبهشت 1394 16:58
سلام استاد بسیار زیبا و ارزشمند تا کنون نمی دانستم با یک پدیده ی تازه رو برو شدم
که فکر نمی کنم کسی تا کنون بدیگونه که ابراز می دارید این سروده را به نمایش
گذاشته باشد پس باید کفت شعر بدین سبک و سیاق را چند صد سال پیش سروده اند
و جناب نیما آنرا به روز کرده وبه نام شعر نو ثبتش کرده است پس در حقبقت مبدع شعر
نو مولا نا می باشد
بر دوام باشی استاد بسیار ارزشمند بود و به جا و آگاهی بخش و روشنگرطیب الله
اله یار خادمیان 31 اردیبهشت 1394 17:01
فراموش کرد م استاد سروده خوشه ای خودتان هم بسیار ارزشمند و
پر بار بود طیب الله می آموزم از شما
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:20
سلام و هزاران درود بر حضرت خادمیان بزرگمهر
بله استاد برای جنای اقتداری چند خطی نوشتم و جای تأسف است که استادان دانشگاهی ما صد سال است که نرفته اند آثار حضرت مولانا را دقیق بخوانند و الا با فتاوی خود نیما را پدر شعر نو نمی نامیدند.
سپاس حضور گر متان
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:21
عباس خوش عمل کاشانی 31 اردیبهشت 1394 18:36
درودها بر استادطارق مبدع شعرخوشه ای....فزون باد...ایدون باد....
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1394 21:29
سلام و درود بر حضرت استاد خوش عمل کاشانی
حضرت استاد از سال 1364 که در چابهار میزبان حضرت مهرداد اوستا و مشفق عزیز وجناب لاهوتی خدا بیامرز و حمید سبزواری بزرگوار که عمرشان دراز باد بودم به این عزیزان اعلام کردم در پی آفرینش شعر خوشه ای هستم تا اینکه سرایش مثنوی عشق آغاز شد و تغییر وزنی باعث گردید تا شعر خوشه ای را با شوق و ذوق خلق کنم و عاقبت مثنوی عشق به روش شعر خوشه ای شروع و به پایان رسید ولی حالا دریافته ام هم "شعر نو "و هم "خوشه ای " متعلق به حضرت مولاناست و بنده صرفن ترویج دهنده ی این روش از سرودن می باشم.
سپاس از حضور سبزتان
در پناه رب العالمین
زیبا آصفی (آمین) 01 خرداد 1394 03:53
درود جناب خراسانی ارجمند
بسیار عالی بود و از این کلاس درس گرفتم و ندانسته ای را به لطف شما آموختم
و خوشحالم که شعر نو از غنای تاریخی و از زبان حضرت مولانا به میراث رسیده
از این اطلاعاتی که در اختیار گذاشتید بینهایت سپاسگزارم
طارق خراسانی 01 خرداد 1394 11:31
سلام و هزاران درود بر سرکار خانم زیبا آصفی (آمین)
متأسفانه دور زدن یک فرهنگ کثیف در کشور ماست و شما در تمام زمینه های اقتصادی - سیاسی - اجتماعی فرهنگ دور زدن را ملاحظه می فرمایید.
تا چندی پیش حقیر خود را خالق شعر خوشه ای می دانستم و کتاب چشم سوم بنده که محتوایش مثنوی عشق و بیش از 2500 بیت می باشد با همین روش شعر خوشه ای سروده شده است و حال با افتخار می گویم مولای بلخ خالق شعر خوشه ای نیز می باشند.
خانم آصفی عزیز صرفه نظر از مولانا زنده یاد محمود طرزی شاعر روزنامه نگار و سیاستمدار بزرگ افغان خالق شعر نو است و جناب نیما با تأسی به مرثیه ی مینای طرزی شعر افسانه ی خود را می سراید.
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه حق شاد زی
نگار حسن زاده 03 خرداد 1394 16:27
سلام و عرض ادب بابای عزیزم
ببخشید که دیر خدمت رسیدم
پستی بسیار بسیار عالی وفوق العاده بود
می دونید که چه علاقه ای به قلم و اشعار پربارتون دارم
مانند همیشه عاااالی بود/// وسپاس ویژه از انتشار شعر مولانا
روشنگری خوب و آموزنده ای بود
با افتخار می آموزم در محضرتون
سپاااااااس