- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
میثم محسن دخت املشی
در22 /02/ 1362 -
محمود حنیفی
در22 /02/ 1366 -
سیروس کامجو موحد
در22 /02/ 1366
رازسکوتم را....... نگاه تومی داند وغم تنهاییت را قلب من..........
ادامه شعرواسه اینکه ماهو بیارم برات تو باید شبامونو پس میزدی رها کرده بودی پلنگ منو به ماه یکی دیگه دس میزدی نبودی و غم رخنه کرد توو چشام زمستون شده کل جغرافیام بازم جغد شوم میخونه توو شبام که این ...
ادامه شعرمیهمان گفته بودی که به چشمان تو دعوت دارم من به این وعده ی خرمن زده عادت دارم قصه ی سنگ بزرگ است و حدیث نزدن ور نه سر را هدف سنگ ارادت دارم گرچه دانم نشود لیک به سر آمده ام حرم چشم تورا میل ...
ادامه شعرباد آمد و برداشت ز ســــــر روسری ات را انـــــــگار عیان کرده خــــــدا دلبری ات را خوشبخت ترین آدم دنیاست کســــــی که هــــر شب بتکاند غـــم خاکستـــری ات را دق مــی کند آنکس کــه در آی...
ادامه شعر«امروز و فردا» ایکه برچشمِ تو،رنگِ رخ دریازده اند داغ آن موج نگه را ،به دلِ مازده اند هوس بوسه ای امروز، نمودم ز لبت بختِ بد مهلتِ امروز،به فردازده اند حسن کریمی...
ادامه شعرهزار و یک ترانه دفتر اول: یاد یار نام ترانه: نگاه – ه ماهت تو میخوام ماه بانو ** نگاه – ه ماه ه تورا می خوام ماه بانو دست ها یه نازتو را می خوام ناز بانو که تو خورشیدی و از جنس ه بلو....
ادامه شعر“عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست” * ای پدر من تکیه کردم بر تو و دستان تو مثل کوهی محکمی و تکیه ام بر باد نیست “خانه ات آباد” یعنی “سایه ی بابا بلند” سایه ...
ادامه شعر«حرف نگاه» چهره بنما ، که مرا طلعت ِ روزی امشب چشم در چشمِ تو و، لب نگشایم از لب خلوتی،تاکه توباشی و،من و،حرفِ نگاه وعظ در مجلسِ عرفان نبود شرط ادب من که ازسُکر لبِ لعل تو، سر م...
ادامه شعرمراقب شانه هایت باش اردیبهشت جای خود را با زمستان جا بجا کرد بی ملاحظه هم شد مثل آدم ها
ادامه شعراین وصیت نامه چیزی غیر یک اقرار نیست دوستت دارم ولی در عاشقی اجبار نیست یوسفی هستم که در بازار تنها مانده ام مصر در خواب ست پوتیفار در بازار نیست توبه کردم خواستم آدم شوم حوا شدی بوسه هایت داستا...
ادامه شعرخانم اجازه هست که گاهی ببوسمت اندازه حضـــــور نــــــگاهی ببوسمت یا اینکه در نهایت مقصد به شرط عشق یا اینکه در میانه راهـــــــی ببوسمت خشکیده گشته این قلم از بس نوشــته ام خانم اجازه ا...
ادامه شعراز ابتدا با تو بودن و در آخر از تو شدن کنار تو از حال میرود قلبی که با تو عاشق شده است
ادامه شعرچقــــــــــدر عزیزی برایم و نمی دانی چقــــــدر عاشق ودیوانتم و نمی فهمی چقــــــــــدر به تو نیاز دارم و نیستی اگر همین طور پشت سرهم ندانی و نفهمی و نباشی مراسنگ دل میکنی و من...
ادامه شعرنَشِکن آینه ی عشق که مجبور شوی پیش این شهر پر از آینه مغرور شوی هنر عاشقی این است که یک شب بروی از نگاه همه حتا خود تو دور شوی باید از ساده ترین راه به من دل بدهی مصلحت نیست که پیش همه منفور ش...
ادامه شعرسر تا به قدم مست و پریشان بنویس محنت زده ای چو پیرکنعان بنویس بیژن شده ام ،زخمی و افسرده مرا درمانده به چاه کین توران بنویس افتاده ام از نفس،مرا قاصدکی سرگشته و بی مقصد وحیران بنویس یا گمش...
ادامه شعر«خدا اینجاست» چه چشمانی، چه مژگانی،تماشا کن خدا اینجاست.! برایِ این دل مشتاق ،اینجا بودنش رؤیاست ترحم کن بیا ، نازِ نگاهت را نگیر از من کویرِتف زده، درحسرت آغوش یک دریاست حسن کریمی...
ادامه شعرعروس کورد می بینم امشب در نگاهت آسمان را وقتی که می بخشی به چشمانم جهان را دنیا برایم می شود دنیای دیگر در دست هایم می نهی خورشید جان را همچون عقابی اوج می گیریم با هم پرواز کن ح...
ادامه شعرتیغ را بی نیام خواهم کرد آتشی در خیام خواهم کرد من همان یاغی ام که باعشقت روزگاری قیام خواهم کرد
ادامه شعربیا یک لحظه یک دم سراغِ این دلِ مجنون بگیریم برایِ لحظه ایی ماندن در اینجا به روی پیچکِ تنها بخندیم بیا در زیرِ نورِ یک اقاقی کمی هم صحبتُ همراز باشیم بیا در سایه ی یک بیدِ مجنون کمی شادُ کمی آر...
ادامه شعرتا به یادم غمِ کوچ و سفرت می آید به سراغم هوسِ فتنه گرت می آید عجبا حالت من با شب گیسویِ دراز چه به « تکویر و نُجومُ انکَدَرَتْ » می آید و چه هنگامه ی سختی ست که از شهرِ رقیب هر زمان عطرِ ت...
ادامه شعر