- لیست اشعار
- قالب
- غزل
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
منوچهر منوچهری(بیدل)
در24 /02/ 1301 -
سینا صارمی
در24 /02/ 1394 -
فردین صمدی
در24 /02/ 1399 -
Seyed Mohammadreza Lahiji
در24 /02/ 1369
خواهم که شبی سر خوش و مستانه بگریم از دست غمت گوشه می خانه بگریم با این دل آتش زده ام از تف عشقت چون شمع بحال دل پروانه بگریم مجنون شوم سر بنهم سوی بیا بان در کوه کمر از غم جانانه بگریم چون عاقب...
ادامه شعر... مدتی هست که ما سخت گرفتار توایم روز و شب چـشم به راه سر بازار توایم / غـزلی ساز نمودی و دلم کوک تو شد آخرین بیت غــزل روی لب تار توایم / دامن وصل تو از کف ندهم،چشم سیاه قاب عکسیم که کو...
ادامه شعرآیینۀ ما بود فراسوی دو چشمت دربند طلب بود ، شب از سوی دو چشمت آزاد شدی بهر علاج از غم بسیار درمانده ام از مصلحت و خوی دو چشمت آرایۀ ابروی تو بر ماه هلال است ماه است تماشا گه ابروی دو چشمت از طر...
ادامه شعر... عمری از شهر دلم چشم تری میگذرد و جوانی همه در بی خبری میگذرد / درد ها کهنه تر از کهنه تری می آیند اشک ها تازه تر از تازه تری میگذرد / خطی از عشق نوشتم به هوایت ، شاید کز دل خواب خوشم ...
ادامه شعرسیخیر منی اوزون یول لار سینه ده اوزاقدا سان یاخیندا ، جانیم داسان سئوگی دولو داماریمدا گزیرسن آخینتی بیر یاشامسان قانیمداسان اتئگیمده هرگون آخیر بیر دنیز قالا بیلمیر دلی کونلوم دا سن سیز باخی...
ادامه شعرگیسوی کمندت چه خوش افسار دلم شد هر چنـد که کـم دیدم و بســیار دلم شد آشـوب گر شهـــر شقایق چه کـسی جز طـــناز ترین دختـــر قاجار دلــم شــد آتــش به وجـــودم زده افســون نگاهی آن صـــائقه ویر...
ادامه شعرمیدان ولیعصر و سر ضلع شمالی یک کافه ی دنج و شبی آرام و خیالی کوپ شکلاتی وتب عشق من و تو این سردی و گرمی به تناقض شده عالی موسیقی و نورِ کم و نت های نگاهم این شاعر بیچاره شده حال به حالی آن...
ادامه شعرمست لاینزل نگاهت تاجداری می کند غالبا احساس عیش و بختیاری می کند قیمت انس طلا وابسته به لبهای توست چشم تو فی می دهد قیمت گذاری می کند از کف بازار تهران تا لب خط لبت هر که را دیدم به عشقت پافشاری ...
ادامه شعرکجایی ای فرشــته خو؟ کجــایی مـاهِ بی همتـا؟ که بی تو دل فغان دارد، چه گـویم از دلِ شـیدا؟ قلــم می گرید از وقتـی، نوشــتم بی تو تنهــایم ورق بَر خویش می پیچـد، به دل آشوب ها بَر پا! از این...
ادامه شعر... گرچه در محفل چشم تو خدای سخنم باز شرمنده ترین یوسف یک پیرهـنم / سبز چشمان تو طوطی صفتم داشته است ورنه بی آینه ات ، مرغـک گنگ چمنم / آنـقدر عطر نگاه تو سرشته به دلـم که پس از مرگ فق...
ادامه شعربشکن نمازت را بیا با ما به سر کن تا صبح با ما باش و مارا دربه درکن گر مذهبی هستی بیا از پشت پرده البته بانو روسری را هم به سر کن با روسری سرگرم کن شیخ عصب را در چشم های خسته ی ماهم هنرکن ب...
ادامه شعرایسته میرم فیکیرله شم سنه من گئجه چوکور گوزلریمه لای با لای چالیر یئل لر غم لریمین هاواسین اسیر اؤرک سینه ایچره گوله تای دوواراوسته عطیر سه پیر سارماشیق غمین توشوب اورگیمده دولا شیق اوزاق لارد...
ادامه شعرخنده ی نابجای دل می برد آبروی من صحبت نا شکیب دل زد ره گفتگوی من سا قی چشم مست تو جام خرد نمی دهد تشنه ی عشق و رام تو ره نبردبه کوی من کشته هزار و کبک را چشمه ی فتنه خیز تو تر نشود ز جوی تو...
ادامه شعرزتو پیغام یا حرفی که دربین مطالب نیست فراموشم نمودی تو فراموشی که جالب نیست میان کلبیه ام تنها،توهم آهسته ا آهسته وپاورچین بیا امشب، کسی اینجا مراقب نیست ...
ادامه شعربرگ عیشی من از آن یار خُتن می خواهم یک گل بوسه ز لب های شکن می خواهم سر به زانوی تو در دامن شب بگذارم چون در آغوش تو از عشق سخن می خواهم ای سپیدارترین نرگس نیلوفروَش! غرفۀ ناز تو از دشت و دمن می...
ادامه شعردیگر برای از تو سرودن مجال نیست باشد اگر مجال، جوی حس و حال نیست شعری به رنگ عشق و سرودی برای دل گویی شراب گشته و بر من حلال نیست ذوقم به سنگ خاره به آهن بدل شده ست شعری اگر از آن بتراود...
ادامه شعردل غم دیده ی من باز گرفتار شده صبح جمعه ست دلم طالب دلدار شده پرده بردار عزیزم ز سر غیبت خود بس کن این ناز اماما دل من زار شده کس به فکر تو نباشد ببخش اقا جان دین مردم همگی درهم و دینار ...
ادامه شعرمن به اینکه روبرویم می نشینی قانعم روبرویم باشی و من را نبینی قانعم زیر یک سقف و کنار تو چه رویایی! ولی در کنارت روی یک تکه زمینی قانعم گفته بودی من "همینم" با بمان یا دل بکن من به این جمله ک...
ادامه شعر تقدیم به دختِ شاعرم، سرکار خانم فاطمه رها
جرمی نکرده ای، ولی محکوم می شوی!
تصویرِ دل شکسته ی یک بوم می شوی
آخر تو ای فرشته ی خوبی چگونه است
قـربانی جنــایت مرس...
... مرا هرگز نفهمیدند، «خالو» * نگاهم را سنجیدند ،خالو برایم باغبانی برگزیدند گل عشق مرا چیدند ،خالو / زمانی عشق تکتاز دلم بود صفا چشم و چراغ محفلم بود پرستوهای عشقم سر بریدند و از ای...
ادامه شعر