تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
کاویان هایل مقدم

قهر می کنی ، آب می شوم، روی بَر کِشی، خراب می شوم، پیشانیت چین دارد و من اینچنین، بی خواب می شوم، عادت ندارد گوش من، تا بشنود از تو گِله، چشمم ندیده تا کنون، از تو غرور و فاصله، یاد آر که دست نرم تو، ...

ادامه شعر
محمد مولوی

سختی تنهایی ، در تنها بودن نیست قسمت سخت تنهایی آنجاست که نمی دونی شام چی درست کنی . یا فردا ناهار ... محمدمولوی

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

زندگی تاتوانست رنج هدیه کرد شادی فزود و غم تقسیم کرد. عشق تا توانست الهام آفرید، کشاند آنچه را که خواست و رهاند آنکه را که نماند. وقتی آفریده شدیم دیده شدیم؛ اگر آفریدیم پدیده شدیم وقتی تلاش کردیم ص...

ادامه شعر
جواد مرادی

آمدی و رُبودی‌ام زندگی همان یک لحظه بود.

ادامه شعر
مسعود آزادبخت

باغ می گوید: که گل زیباست در میان سبزه ها چلچله با حنجره رازِ گل را می نوشت، راهِ باران تا زمین شوق وصل یک نگاه! باد از هر طرف در گوشِ گل دلخنده ی یک زندگی پروانه اما دور خود چرخشی با یک ادا نازِ گل ...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

نمیتوانم نوشتن آنچه خواهم و هرگز آنچه مینویسم نه آن است طلب ازذهن پویایم اگرچندی بنمایم؛ که بگشاید بغز مانده را از پای بی تابی چه میشد بیشتر دانست؟ چه میشد بود آدم را نبوغ و فهم بالایی که تا تصویر روی...

ادامه شعر
نادیا رودکی

به تمام روزهای ماندت قسم که بی تو من با هیچکس عهدی نبستم در عشق را روی انسانها بستم گفته بودم که من وفادار هستم بی تو من در مهظر خدا پر حرف هستم با تو من در این دنیا چه خوشبخت هستم شادی دنیایم را به...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

" اندوه سپید" رشد کرده ای دور کلمات گرد یه شکل حدقه ای سیاه در چشمانم، بروزتری از ماه و چیزی کم نداری از شب. پیچیده ای برخاسته از مرگ، که به آسانی فرو افتاده ای در برگ، بریز از عبور اشک ها روی صو...

ادامه شعر
علی اصغر محمدی له بیدی

ندارم سیم و زر در کف خدایا شکر به کاخ مرمرو باغ پر از گل آشیانم نیست کفایت میکند لطف خداوند بنده ی کوچک چو من تا قلم در دست گیرم جاری اشعار و ابیات بسویم شتابان است وبس........

ادامه شعر
نادیا رودکی

مثل خورشیدی که سحرگاه بیدار شده دل من از دوری ات چه بی تاب شده مثل ماه که شبانگاه بیدار مانده بود دل من نیز به آمدنت امیدواربود مثل آن ستاره که پشت پنجره چشمک میزد قلب من باحرفایت چه بی تاب میزد...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《سنگ تمام》 مهربانم..، این روزهای بی باران چشمان آسمان هم برای نبودنت سنگ تمام گذاشته اند از بس باریدند بر سر تن عریانِ باغچه ها؛ انگار هوای نگاهت حوالی دشت های غم زده ی پلک های کبودت هر روز پائیزی ست...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

وقتی باهم باشیم حسود ها بی هم اند تودرخود منی داری من درخودتویی وقتی درخیالاتت اندک رنجی ظهور میکند ودر شکایت میشوی من همچون تشنه ای در تقلای مسرت تو هستم بخند ! خنده تو آب سردیست برپیکر حسودان و سنگ...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《مداد رنگی》 خورشید من..، بمان و ببار زُلف طلائى اَت را بر تن شعرهای خاکستری اَم که بی تو تمام رنگین کمان های دفتر نقاشی هایم پُر از اندوه است؛ نمی دانم جعبه ی مداد رنگی کودکی اَم را کجای چشمانت جا گذ...

ادامه شعر
فرامرز جعفری

در پی دوست گشتم که رازم باشد دوستی که هیچ ،اسرارم فاش کرد آنکه بر حسن رفاقت میزند طبل بَرَم گوید بَرین دوستی چه میتوان کرد؟ ...

ادامه شعر
نادیا رودکی

بعد آن گریه های نیمه شب طولانی با قلبی شکسته و چشمان گریانی خیره به آسمان و دیدن ستاره های آسمانی طلب بخشش ز درگاه خدا از این همه پریشانی گم شده بود خطوط خنده ام از این همه نگرانی مثل یک کبوتر که به...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《قلمِ سیاه》 مبارکم باشی ای غم که هر شب در بغض متورم گلویم متولد می شوی و من استکانِ دهان تو را با خوش بوترین لغات می آمیزم؛ تا کام تلخ مرا بدون قند بنوشی در شعرِ خفتهِ لب های خشک قلمِ سیاه بر روی گون...

ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

*** دلتنگ *** دائماًدنیا بدان سمتی که بایدگشت نمی چرخد.. دلتنگ استدلال اجدادم به هنگام بلا که بسی دیرینه است سرگشته ام.. بنازم به کارگردان هستی به تکوین محبت" پدر" که ‌بادلی آکنده از ایمان...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

چشم بر پنجره ای دارم من که تو را از دور نشانم می دهد...

ادامه شعر
عزیز حسینی

گر نباشد دیده ی تو بر دنیای خویش عزیز کسی دگر نخواهم گشت جز فرشته ی مرگ عزیزحسینی

ادامه شعر
نادیا رودکی

مثل یک ماهی شدم که روی آب شنا میکرد ز تمام بی مهری ها فقط تماشاگری میکرد برای دیده شدن دعا میکرد به خودش گفت چرا غرق این آب شده ام نکند آب عاشقم است که اینگونه بی تاب شده ام حتما آب هم عاشق شده است ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا