تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
منوچهر منوچهری(بیدل)

این خطوط موازی تا بی انتها ترا میدوانند وسوت قطار به غربت دعوتت میکند وتو انجماد دست هارا بادهان باز (ها) میکنی شایت دلت نیز گرم شود آه ای مسافر! نفست دستت دلت گرم نیست ریلها را رها کن ...

ادامه شعر
علیرضا رشوند

یک مملکت ازدم ویران شد فقط باجادوی چشمهایت یک شهر را شاعر کرده ای... کافی نیست ؟!!! #علیرضا_رشوند

ادامه شعر
الهه دهقان

دریای قلب من پرازموجه ازاین تلاطم چیزی می دونی؟! چشمات یه شهرو مست وداغون کرد توفان به پاکردی نمی دونی؟! وقتی می یام آروم تو آغوشت رسمایه کوه عشق پشتم هست... وقتی درگوشی بهم میگی؛ دوستت دارم....

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

به مهتاب بودن تو غبطه می خورد خورشید به عاشق شدن من دیوانه ها..........

ادامه شعر
آرزو نوری

از گندم‌زارها که می‌گذرم دست‌ام به خوشه‌هاست دلم با تو از خیابان که می‌گذرم یاد تو با من است چشم‌ام به چراغ راهنما راه که می‌روم با منی کندتر از من قدم برمی‌داری زودتر از من به خانه می رسی ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

رسید از راه ، پاییـــــزِ طلایـی همـان فصــلِ قشنـگ آشنـایـی اَنــار آمد مرا یــاد تو انــداخت تو ای آرامِ جان، امشب کجایی * لیلی اله یاری * ......... بیـا امشب از اینجـا پـَر بگیـریـــــم "...

ادامه شعر
محمد جوکار

دوباره پل زده ام با تو ، بین فاصله ها به جستجوی تو از ، ردپای قافله ها میان قافیه هایم پر از رسیدن تست بیا و ختم بخیر کن ، تمام غائله ها در امتداد نگاهم ، خزان که خیمه زده رها نما خیال من از...

ادامه شعر
مرتضی (اشکان)  درویشی

تهران من ایالت این مرد لعنتی اصلیتم اصالت این مرد لعنتی من روزهای آخر عمرم رسیده است درمان نشد کسالت این مرد لعنتی احساس ناخوشی ست که مدیون خود شوی بدتر ، همین جهالت این مرد لعنتی هر بار دیدمش...

ادامه شعر
علی حاتمیان

برمیگردمت در دود سیگارهایم باورم کن که می بینمت در خوابم به مرور شبگردی های هر پنج شنبه بیاد آخرین همقدم تنهایم↓ که نیستی و باز هم تنهایم... . صدای بوق ممتد تلفن صدای سوت قطار دلت...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

به لب رنگِ شرابِ ناب داری دو یَــشــم آبــیِ کمیـــــاب داری دلم را بـُــرده ای با آن نگاهــت گمانــم رَمل و اُسطـرلاب داری * لیلی اله یاری * تو هستی مایه ی آرامش من که آغوشت شده آسایش من ...

ادامه شعر
ندا پیرنظر

غزل از یاد نگــــاه تو چه بارانی شـد دل بی حوصله ام باز چراغــــانی شد اشک تنهای تو موجی به دل دریــا زد لحظه از شور سکوت تو چه طوفانی شد حس لبریز حضورتو دراین ساحل اشک شانه بر موج زد و راز پ...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

چندوقتی ست نگرانم خبری نیست کجایی اگر مرده ای بیا و مرا باخود ببر اگرهم زنده ای هنوز بده راهی، نشانی ،تلگرامی ،واتساپی،خوابی ،خیالی..............

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

تهران از دوست ورفیق خالی‌ ست یا من ز وجودش دل سیرم ؟ که می‌ گردم به دنبالش ولی زلفِ رفیقی نمی‌ بینم

ادامه شعر
علی حاتمیان

باور کنی یا نکنی فردا تو تنهایی وقتی مرا از قلب خود هر روز میرانی شبها تو را گم میکنم در لای افکارم روزها به تو پشت می کند قلبی زمستانی... سرد است این قلب خراب از این به بعد با تو باور ...

ادامه شعر
جابر ترمک

بگو دوباره به مردم که دوستت دارم تو ای شکوه تلاطم که دوستت دارم به رغم ایل و تبارت بخوان ترانه کوچ به شعر غرق تجسم که دوستت دارم بهار می رسد اما نسیم خواهد گفت به فصل حرمت گندم که دوستت دار...

ادامه شعر
رضا عزیزی

بیاد کودکی هایم مشق بابا نوشته ام امشب معلم اینجا نیست، دردم را تنها نوشته ام امشب درد معلمی که بابا بود،همیشه در فکر ما بود مشق معلم و بابا یکجا نوشته ام امشب همیشه او گویی پاسخی برای قصه هایم ...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

هرچه گشتم ... درهیاهوی این شهر هزار رنگ نبود اهل دلی که بفهمد شکستن قلب و غم دلتنگی من..

ادامه شعر
علیرضا رشوند

بانو...زنده به گورشدم ازاین تبعید... برایم ازسرزمین لبهایت بوسه های مکررهدیه بیاور...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

مرا دادی به دستِ موج غمها تو ای سیمین تنِ رخساره زیبا از آن روزی که دیدم بی وفایی شـدم تنهــا ترین تنهای دنیـــا * لیلی اله یاری * دلم خونین شد از درد جدایی ندارم طاقت این بی وفایی بیاور با...

ادامه شعر
طارق خراسانی

بگذار در چشم هایت تلاوت کنم آیه های زندگی را... بگذار در باران اشک شوقم گل های نرگس تشنه شکوفا شوند و زندگی، در حوالی چشم هایت دوبار آغاز شود. بگذار... 9 بهمن 1394 طارق خراسانی...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا