تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
علیرضا نصیرزاده

دل به زندان غمت شاد آمد در غمت کوه به فریاد آمد بهر شیرین سخنی تیشه زدم در طرب یوسف و فرهاد آمد ره صد ساله چنان پیمودم در نظر شام و نه بغداد آمد ...

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

لبریزم از تو و سرشارم از خودم در این کویر خشگ میبارم از خودم حتی ستاره ها با من غریبه اند در آسمان عشق میکارم از خودم جز عشق تو نبود معنای بودنم منصور دیگری بر دارم از خودم تقصیر تو نبود م...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

عاشق شدنم از یاراست و دیوانگی ام نیز از یار روح و روانم فدای او شد و تمام وجودم نیز فدای او ........

ادامه شعر
جابر ترمک

سرزمین نگاهتان شده ام لشکـــــــرت را گسیل کن در من قبله ام را کبوتران بردند عزم با قـــــــــــوم فیل کن در من در تنم جای سم اسبان است بوی خون می دهـــــد تمام تنم جنگ ، آتش ، چپاول و کشتار ، ...

ادامه شعر
حسین شادمهر

اینک تو ای مسافر پس‌کوچه‌های زخم! ای دل‌شکسته عابر پس‌کوچه‌های زخم! اینجا همیشه در سفری تلخ بوده‌ای کی می‌رسی به آخر پس‌کوچه‌های زخم؟ آیا حکایت دل من را شنیده‌ای؟ همزاد غم، معاصر پس‌کوچه‌ها...

ادامه شعر
علیرضا نصیرزاده

دیده هر سو می کنم جانا تو آیی در نظر فکر منزل می کنم جانا تو آیی در نظر در برم غوغای هستی بی نظر بازی تو هیچم آید در بصر جانا تو آیی در نظر بلبل و قمری که روح افزای جمع محفلند فرّ جان بخشند تا جا...

ادامه شعر
علی حاتمیان

خودتو به ترانه هایی میسپری که ازشون خسته شدی با صدای قمیشی خوابت میبره با صدای ابی از خواب پا میشی وایمیستی پشت پنجره به خیابون نگاه می کنی بین قطره های بارون منو پیدا میکنی دا...

ادامه شعر
علیرضا نصیرزاده

به مردن خوشم چون که شیدا بمیرم نهان گشته را کرده پیدا بمیرم چو پروانه گرد شمعم فدایی تو به امید نفخی چون مسیحا بمیرم چو بلبل که در موسم هجر از شوق گل به مستی غزل خوان گل ها بمیرم تویی کوه قافم م...

ادامه شعر
محمد شیرین زاده

گــل شــمعدانی مــن بـه نـوازشگری دـست تـو عـادت داشـت ایـن گــل ظـریف سـرا پـا احـساس غـیر آب و آفـتاب بــوسه هـای لـب تـو را کـم داشـت گــل شــمعدانی مــن ساـلها در انـت...

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

ترا باریده ام هرشب چگونه چشم بردارم به شدت عاشقم بانو به شدت دوستت دارم هزاران درد در سینه نهان دارم نمیگویم که با لبخند تلخت میدهی بیهوده آزارم صدای انفجارم، بغض من پر کرده دنیا را بزن باران...

ادامه شعر
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

" همسفر " از کتاب "زلال و زنبق" ________________________ هم نظر می روی بی خبر؟ پس چه شد عهد ِ ماندن به صبر؟ گر بُریدی بگو تا ببندم کمر تا کجا می روی... ؟ با همیم ...

ادامه شعر
پوران محتشم

دوستت دارم شدم دیوانه ی خندیدنت آرزویم گشته در هر لحظه تنها دیدنت یوسفم هستی دوای درد من هم نیست جز در حریم عشق هر شب مست هم ... بوییدنت هر چه کردم در نیاوردم سر از کار دلت سعی بیهوده شده این...

ادامه شعر
طارق خراسانی

دلم را بُرده آزادی ، که آزادم نمی خواهد به ویرانی کشد عقلم، که آبادم نمی خواهد به دادی بُرده بیدادم، به بیدادی بَرَد دادم خدا را او نه دادم را، نه بیدادم نمی خواهد به یادم نیست جز یادش، دلم را...

ادامه شعر
علی حاتمیان

نبوده است فقط نگاه حرف میان من و تو روزها و شبها نگاشته ام اشعار خود بر تن تو با تو کنار ایستگاه...، با اتوبوس گذشته ای یاد مرا بر قلب خویش با بوسه ات نگاشته ای تنها شدی تنها شدم بعد از خد...

ادامه شعر
جابر ترمک

آتش بزن به خرمن سر سبز باورم من ناخدای کشتی در خون شناورم از هر طرف که می وزی ای باد بد شمیم من مثل کوه پیش تو طاقت می آورم پرهای من شکوه عقاب است و اوج قاف دستت نمی رسد به مکانی که می پرم ...

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

با هر کس غیر از دل من میشینی گل بوسه هر کس برسد میچینی دیگرچه بگویم تو چه کردی ای عشق لا مذهب و بی قیدی و بی آیینی امیرحسین نوروزی ...

ادامه شعر
محمد جوکار

تا هق هق یک غزل ، نشسته به تنم
در شعر تو ، شوریده ترین نسترنم
شیرین ترین بهانه ی شعر منی
در عشق تو ، فرهادترین کوهکنم
در آینه ی نگاه تو ، گم شده ام
من مست ترین آینه ی خودشکنم...

ادامه شعر
حسن کریمی

«چند دو بیتی » گفتم از لبها غزل ، اما نمیدانم چرا بازهم برق لبی ، سوزاند بنیاد مرا گفتمش جان میستانی ، جای لب گفت نه ، جانها جدا ، لبها جدا ...

ادامه شعر
آرزو نوری

یک روز آهنگ صدای تو جای مارشهای نظامی را می گیرد و تمام جنگها ختم به خیر می شوند

ادامه شعر
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

غزل " چشم مست " از کتاب " اشک قلم " _____________________________ نیست در میخانه ای سرمایه های چشم مست پُر کنم مِی بی دریغ از آیه های چشم مست بیت ِ هستی میسراید تاب ِ ابرویش به کنج صد غزل یک...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا