تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
متین  حکیم پور

تو را از دست دادم گرم بودمو نفهمیدم میانِ بغض هایت با غروری سرد خندیدم تنِ تو کشورِ اشغالی دشمن شد و من همان سربازبی غیرت ،ک با دشمن نجنگیدم ...

ادامه شعر
سید هادی  محمدی

دوباره نیمه شب صدایِ مخملِ سگان در آستانه ی جنون استخوان و باور همیشه خیس رفتگانِ تکّه نان برای مُشتی از نگاه حمد و سوره ها چه می‌شود مرا؟ قضای نبش قبر میکنم در این حیات خلوت پر از دهانِ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۳) شب چشمان توست در لحظه ی شکفتن زندگی دردستان سپید سرنوشت ×××××××× مریمانه (۴) دوستت دارم [] آری!گفتنش ساده بود اماانجامش به اندازه ی تمام لحظات دوری ات سخت! ×××××××× مریمانه(۵) تبر شاخه های...

ادامه شعر
فاطمه شایگان

‌حالم شبیه آهنگیست، که بی کس رها شده وبند می زند،بی صدانغمه های شکسته اش را پشت هم نت های مرده اش را نشخوارمی کند وزیر ترین سکوتش را اعدام کلاغ می بارداز ماژور نگاهش واز دست های نشسته اش باران؛ تا...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

من اگر پیرم گلم دل نوجوانی میکند،، در میان بوسه هایت، دلربایی رانی میکند،، بوده وهستم مرید سفره ی احسان تو،، من به فرمان دلم دارم خدایی میکنم شانه ای از بهر تکیه،، قلبی بهر وصال نازنین ...

ادامه شعر
کیوان هایلی

این آتش عشق که به جان می دارم یادی ز عزیزیست که در دل دارم از جانب حق روا چو گشت بر دل ما بر تارک دیدگان به چشم انگارم ...

ادامه شعر
سروش اسکندری

عشق یعنی : یک نگاه ... ماندن ؛ در زیر باران ... قدم زدن در جاده های بی انتها ... در کوچه های خلوت و بی صدا ......

ادامه شعر
شیما رحمانی

باردارِ دلتنگی ست؛ ابرِ نگاهِ من چتر از برایِ چه؟! ر‌َه توشه بَردار

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف دروازه بهشت چندان که روی ماه تو امشب منوّر است گویی که چهره تو از آیات محشر  است در بوستان عشق بلندای قامتت از سرو بیش و مایه رشک صنوبر است پر کرده است عطر تو اطراف خانه را جان مست از آ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

افتاده دگر بار به کویِ تو مسیرم چندی ست به عشقِ تو گرفتار و اسیرم جرم است اگر عاشقی و مرگ سزایش بگذار در آغوش تو ای دوست بمیرم #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۱۷ تیر۱۴۰۲ از دوری تو مریض و بیمار شدم م...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

به:مریم خداکرمیان ترابی؛خلاق لحظه لحظه ی شادی در زندگی ام،بانوی بی بدیلِ هگمتانه! توعروس کسی اگربشوی جای من در مَراسِمَت خالیست تو،ولی،به مراسمم،بیاحتمن طعمِ حلوای مادرم عالیست!...

ادامه شعر
سروش اسکندری

افتادم به یاد پری چهره ای بگفتا به من تو بی چاره ای نه روزی داری نه روزی رسان نیفتی چو پیری به دست جوان مرا همچنان خار و خفی کرد آشکارا دَم حُجره شراری کرد نه مهرش ماند نه تاب آورد دلش ...

ادامه شعر
کیوان هایلی

برق چشمانش، با ما چه حالی می کند دلبری ها را رها کن، دلربایی می کند آمدش با زیرکی خود را نشاند بر جان ما دل گرفتارتش که شد، لن ترانی می کند ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف تشریف عاشقانه بهار صحنه تشریف عاشقانه تو است بهشت جلوه ای از عشق بی کرانه تو است به هر نفس به دم و بازدم مداوم در فضای سینه پر از عشق جاودانه تو است به سرزمین محبت ببین که مرغ دلم همیشه...

ادامه شعر
کیوان هایلی

آیا که شود مونس و جانم گردی؟ نوری بشوی، روشن راهم گردی؟ دُردانه شوی صاحب این خانه شوی در قلب بمانی، ضربانم گردی؟ ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

به:بانو مریم خداکرمیان ترابی،خلاق لحظه لحظه ی شادی در زندگی ام،بانوی بی بدیل هگمتانه! توعروس کسی اگربشوی جای من درمراسمت خالیست تو،ولی به مراسمم بیاحتمن! طعمِ حلوای مادرم،عالیست! تاریخ سرایش:۱۳۸۲/۰۳...

ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

شنیدم شعر می‌گویی در این شب‌های بارانی تو از کی این همه شاعر شدی، حالا چه می‌دانی؟ چه می‌دانی تو از رسم عجیب زندگی، زیبا و از آیین احساس و غم یک عشق پنهانی! شنیدم حرف دیشب بود؛ تو و جشن و دل و پای...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف قلب آرزومند مقیم هرکجا باشم چه نزدیک و چه دور از تو گرفته وام معنا زندگی و شوق و شور از تو دلم همواره می خواهد شناور باشم و غرقه به جریان خیال انگیز مهر و عشق و شور از تو تو خورشیدی که...

ادامه شعر
اسماعیل خادمی زاده
حفیظ (بستا) پور حفیظ

به:مریم خداکرمیان ترابی،شریک لحظه لحظه ی مبتلا شدنم به نوروشعور،بانوی بی بدیل هگمتانه! سراسر زجر و تحقیرم نگوامشب نمی آیی به هرآدینه زنجیرم نگوامشب نمی آیی گلویم لحظه های بغض رادیگر نمیخواند شکسته قا...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا